Sunday, August 31, 2008

چرا پیام مشرق




چند باری قصد نمودم تا به احترام و افتخار اشعار حضرت علامه اقبال سیالکوتی، دانشمند فقید کشورهای اسلامی و رهبر انقلاب تفکری مشرق شعری را که پیام مشرق نام دارد و به پیشوای اعلیحضرت امان الله خان شاه افغان پیشکش گردیده بود درینجا بنویسم ولی خواستم این مناسبت با حلول با سعادت ماه مبارک رمضان یکجا باشد تا با گوهر انفاس پاکتان دست دعا به درگاه باری تعالی برده و به روح پاک این عالم فقید و پیشوای انقلاب تفکری مشرق طلب مغفرت و قرب ذات الهی را نمایید.


بسم اﷲ الرحمن الرحیم
پیشکش بحضور اعلیحضرت امیرامان اﷲ خان فرمانروای دولت مستقلۂ افغانستان خلد اﷲ
ملکہ وا جلالہ
ای امیر کامگار ای شہریار

نوجوان و مثل پیران پختہ کار

چشم تو از پردگیہای محرم است

دل میان سینہ ات جام جم است

عزم تو پایندہ چون کہسار تو

حزم تو آسان کند دشوار تو

ہمت تو چون خیال من بلند

ملت صد پارہ را شیرازہ بند

ھدیہ از شاہنشہان داری بسی

لعل و یاقوت گران داری بسی

ای امیر ابن امیر ابن امیر

ھدیہ ئی از بینوائی ہم پذیر

تا مرا رمز حیات آموختند

آتشی در پیکرم افروختند

یک نوای سینہ تاب آوردہ ام

عشق را عہد شباب آوردہ ام

پیر مغرب شاعر المانوی

آن قتیل شیوہ ہای پہلوی

بست نقش شاہدان شوخ و شنگ

داد مشرق را سلامی از فرنگ

در جوابش گفتہ ام پیغام شرق

ماہتابی ریختم بر شام شرق

تا شناسای خودم خود بین نیم

با تو گویم او کہ بود و من کیم

او ز افرنگی جوانان مثل برق

شعلۂ من از دم پیران شرق

او چمن زادی چمن پروردہ ئی

من دمیدم از زمین مردہ ئی

او چو بلبل در چمن فردوس گوش

من بصحرا چون جرس گرم خروش

ہر دو دانای ضمیر کائنات

ہر دو پیغام حیات اندر ممات

ہر دو خنجر صبح خند آئینہ فام

او برہنہ من ہنوز اندر نیام

ہر دو گوہر ارجمند و تاب دار

زادۂ دریای ناپیدا کنار

او ز شوخی در تہ قلزم تپید

تا گریبان صدف را بر درید

من بہ آغوش صدف تابم ہنوز

در ضمیر بحر نایابم ہنوز

آشنای من ز من بیگانہ رفت

از خمستانم تہی پیمانہ رفت

من شکوہ خسروی او را دہم

تخت کسری زیر پای او نہم

او حدیث دلبری خواہد ز من

رنگ و آب شاعری خواہد ز من

کم نظر بیتابی جانم ندید

آشکارم دید و پنھانم ندید

فطرت من عشق را در بر گرفت

صحبت خاشاک و آتش در گرفت

حق رموز ملک و دین بر من گشود

نقش غیر از پردۂ چشمم ربود

برگ گل رنگین ز مضمون من است

مصرع من قطرۂ خون من است

تا نپنداری سخن دیوانگیست

در کمال این جنوان فرزانگیست

از ھنر سرمایہ دارم کردہ اند

در دیار ہند خوارم کردہ اند

لالہ و گل از نوایم بی نصیب

طایرم در گلستان خود غریب

بسکہ گردون سفلہ و دون پرور است

وای بر مردی کہ صاحب جوہر است

دیدہ ئی ای خسرو کیوان جناب

آفتاب ’’ما توارت بالحجاب‘‘

ابطحی در دشت خویش از راہ رفت

از دم او سوز الا اﷲ رفت

مصریان افتادہ در گرداب نیل

سست رگ تورانیان ژندہ پیل

آل عثمان در شکنج روزگار

مشرق و مغرب ز خونش لالہ زار

عشق را آئین سلمانی نماند

خاک ایران ماند و ایرانی نماند

سوز و ساز زندگی رفت از گلش

آن کہن آتش فسردہ اندر دلش

مسلم ہندی شکم را بندہ ئی

خود فروشی دل ز دین بر کندہ ئی

در مسلمان شأن محبوبی نماند

خالد و فاروق و ایوبی نماند

ای ترا فطرت ضمیر پاک داد

از غم دین سینۂ صد چاک داد

تازہ کن آئین صدیق و عمر

چون صبا بر لالۂ صحرا گذر

ملت آوارۂ کوہ و دمن

در رگ او خون شیران موج زن

زیرک و روئین تن و روشن جبین

چشم او چون جرہ بازان تیز بی

نقسمت خود از جہان نا یافتہ

کوکب تقدیر او نا تافتہ

در قہستان خلوتی ورزیدہ ئی

رستخیز زندگی نادیدہ ئی

جان تو بر محنت پیہم صبور

کوش در تہذیب افغان غیور

تا ز صدیقان این امت شوی

بہر دین سرمایۂ قوت شوی

زندگی جہد است و استحقاق نیست

جز بہ علم انفس و آفاق نیست

گفت حکمت را خدا خیر کیثر

ہر کجا این خیز را بینی بگیر

سید کل صاحب ام الکتاب

پردگیہا بر ضمیرش بی حجاب

گرچہ عین ذات را بی پردہ دید

’’رب زدنی‘‘ از زبان او چکید

علم اشیا ’’علم الاسماستی‘‘

ہم عصا و ھم ید بیضا ستی

علم اشیا داد مغرب را فروغ

حکمت او ماست می بندد ز دوغ

جان ما را لذت احساس نیست

خاک رہ جز ریزۂ الماس نیست

علم و دولت نظم کار ملت است

علم و دولت اعتبار ملت است

آن یکی از سینۂ احرار گیر

وان دگر از سینۂ کہسار گیر

دشنہ زن در پیکر این کائنات

در شکم دارد گہر چون سومنات

لعل ناب اندر بدخشان تو ہس

تبرق سینا در قہستان تو ہست

کشور محکم اساسی بایدت

دیدۂ مردم شناسی بایدت

ای بسا آدم کہ ابلیسی کند

ای بسا شیطان کہ ادریسی کند

رنگ او نیرنگ و بود او نمود

اندرون او چو داغ لالہ دود

پاکباز و کعبتین او دغل

ریمن و غدر و نفاق اندر بغل

در نگر ای خسرو صاحب نظر

نیست ہر سنگی کہ می تابد گہر

مرشد رومی حکیم پاک زاد

سر مرگ و زندگی بر ما گشاد

’’ہر ہلاک امت پیشین کہ بود

زانکہ بر جندل گمان بردند عود‘‘

سروری در دین ما خدمتگری است

عدل فاروقی و فقر حیدری است

در ہجوم کارہای ملک و دین

با دل خود یک نفس خلوت گزین

ہر کہ یکدم در کمین خود نشست

ہیچ نخچیر از کمند او نجست

در قبای خسروی درویش زی

دیدہ بیدار و خدا اندیش زی

قاید ملت شہنشاہ مرا

دتیغ او را برق و تندر خانہ زاد

ہم فقیری ہم شہ گردون فری

ارد شیری با روان بوذری

غرق بودش در زرہ بالا و دوش

در میان سینہ دل موئینہ پوش

آن مسلمانان کہ میری کردہ اند

در شہنشاہی فقیری کردہ اند

در امارت فقر را افزودہ اند

مثل سلمان در مدائن بودہ اند

حکمرانی بود و سامانی نداشت

دست او جز تیغ و قرآنی نداشت

ہر کہ عشق مصطفی سامان اوست

بحر و بر در گوشۂ دامان اوست

سوز صدیق و علی از حق طلب

ذرہ ئی عشق نبے از حق طلب

زانکہ ملت را حیات از عشق اوست

برگ و ساز کائنات از عشق اوست

جلوۂ بی پردہ او وانمود

جوہر پنھان کہ بود اندر وجود

روح را جز عشق او آرام نیست

عشق او روزیست کو را شام نیست

خیز و اندر گردش آور جام عشق

در قہستان تازہ کن پیغام عشق

حلول با سعادت رمضان مبارک

دوستان عزیز سلام! با اغتنام از فرصت خواستم تبریکیه دانشجویان دانشکده ژورنالیزم بخش شبانه که تازه امتحانات سمستر دوم را موفقانه سپری نموده و سمند افتخار به سوی سمستر سوم کشیده اند را به مناسبت حلول با سعادت ماه مبارک رمضان به همه شما تبریک و تهنیت عرض نمایم.


دانشجویان سمستر سوم بخش شبانه دانشکده ژورنالیزم، حلول با سعادت این ماه مملو از رحمت خداوندی را به کافه ملت مسلمان افغانستان و کشور های اسلامی بخصوص ملت های همزبان خویش تبریک عرض مینمایند. عبادات شما مقبول درگاه ایزد متعال باد و رحمت و الطاف بی پایان خداوندی نثار روح، روان و جسم شما. ما با بلند بردن دست دعا به درگاه یزدان پاک خواهان اتحاد، همدلی و همنوایی امت مسلمه و شگوفایی، سربلندی و سرفرازی کشور های اسلامی هستیم. الله معک! ذ

نہ افغانیم و نی ترک و تتاریم

چمن زادیم و از یک شاخساریم

تمیز رنگ و بو بر ما حرام است

کہ ما پروردۂ یک نو بھاریم





Wednesday, August 27, 2008

اهمیت نوشتن اهداف و آرزوها برای رسیدن به آنها


چرا نوشتن اهداف اینقدر اهمیت دارد؟
نوشتن آرزوها و اهداف اولین قدم مهم به سمت دست پیدا کردن به آنهاست. اول به این دلیل که نوشتن آنها محبورتان می کند اهدافتان را تصویرسازی (تجسم) کنید. و دوم به این دلیل که عمل نوشتن آنها، تعهدی نسبت به آنها در شما ایجاد میکند. فقط 5% از جمعیت جهان واقعاً برای نوشتن اهداف و آرزوهایشان وقت می گذارند شاید به همین خاطر است که افراد کمی هستند که واقعاً در زندگیشان موفق باشند و همان زندگی را داشته باشد، که آرزوی داشتنش را دارند.
نوشتن اهداف، خط سیر شما را به سمت موفقیت ایجاد می کند. بااینکه فقط عمل نوشتن اهداف می تواند پروسه را به حرکت بیندازد، اما این هم اهمیت دارد که هر از گاهی اهدافتان را مرور کنید. یادتان باشد، هرچه تمرکز بیشتری روی اهدافتان داشته باشید، احتمال بیشتری هست که به آنها دست پیدا کنید.
در زیر به چهار قانون نوشتن اهداف اشاره می کنیم:
1. نوشتن اهداف به شکل مثبت
برای آنچه که می خواهید کار کنید نه آنچه که می خواهید از آن بگذرید. بخشی از علت اینکه چرا اهدافمان را می نویسیم این است که دستورالعمل هایی برای ذهن ناخودآگاهمان تنظیم کنیم. ذهن ناخودآگاه شما ابزاری بسیار کارامد است، نمی تواند خوب را از بد تشخیص دهد و قضاوت هم نمی کند. تنها عملکرد آن انجام دستورالعمل هایش است. هرچه دستورالعمل های شما مثبت تر باشد، نتیجه مثبت تری هم به دست می آورید.
همچنین مثبت فکر کردن در زندگی روزمره به شما در رشدتا بعنوان یک انسان کمک می کند. پس آنرا فقط محدود به تعیین هدف نکنید.
2. نوشتن اهداف با جزئیات کامل
به جای اینکه فقط بنویسید، "خانه نو"، بنویسید "یک خانه 300 متری با چهار اتاق خواب، 3 حمام دستشویی، و چشم انداز کوهستان روی یک زمین 1000 متری".
یکبار دیگر داریم به ذهن ناخودآگاهمان یک دسته دستورالعمل دقیق و جزء به جزء می دهیم تا روی آن کار کند. هرچه اطلاعات بیشتری در اختیار آن بگذارید، آخر کار نتیجه واضح تری به دست می آورید. هرچه نتیجه تان دقیقتر باشد، ذهن ناخودآگاهتان کارامدتر خواهد شد.
آیا میتوانید چشمانتان را ببندید و خانه ای که در بالا اشاره کردن را تجسم کنید؟ دورتادور خانه قدم بزنید. در آستانه در اتاق اصلی بایستید و مهی که روی کوه ها را گرفته تماشا کنید. به باغچه پر از کوجه فرنگی، لوبیا سبز و خیار نگاه کنید. می توانید ببینید؟ پس ذهن ناخودآگاهتان هم می تواند.
3. نوشتن اهداف به زمان حال
اهدافتان را به زمان حال بنویسید. این کار باعث می شود ذهن ناخودآگاهتان مسیری با کمترین مقاومت را انتخاب کند. اگر بنویسید "در آینده لاغر خواهم شد" ذهن ناخودآگاه با این تصور که این کار مربوط به آینده است وارد عمل نمی شود.
پس اهدافتان را به زمان حال و اول شخص بنویسید، انگار که واقعیت دارند.
4. بازنویسی اهداف
وقتی کلمات نوشته شوند و بعد دوباره نویسی شوند، حداکثر تاثیر را خواهند داشت. پس به یکبار نوشتن راضی نشوید. اهدافتان را یادداشت کنید و بعد دوباره آنها را به زبانی دیگر بازنویسی کنید، صفات انگیزه دهنده به آن اضافه کنید و مختصر و مفیدشان کنید. یک هفته بعد شاید نیاز باشد که باز اصلاحشان کنید. همینطور به این اصلاح کردن ها ادامه دهید.نوشتن اهداف اولین قدم برای واقعی تر جلوه دادن آنهاست. بعضی وقت ها وقتی چیزی را به صورت نوشته داشته باشید، اهمیت بیشتری پیدا میکند. همچنین برنامه ریزی برای آنها نیز ساده تر می شود

اهمیت نوشتن اهداف و آرزوها برای رسیدن به آنها

چرا نوشتن اهداف اینقدر اهمیت دارد؟
نوشتن آرزوها و اهداف اولین قدم مهم به سمت دست پیدا کردن به آنهاست. اول به این دلیل که نوشتن آنها محبورتان می کند اهدافتان را تصویرسازی (تجسم) کنید. و دوم به این دلیل که عمل نوشتن آنها، تعهدی نسبت به آنها در شما ایجاد میکند. فقط 5% از جمعیت جهان واقعاً برای نوشتن اهداف و آرزوهایشان وقت می گذارند شاید به همین خاطر است که افراد کمی هستند که واقعاً در زندگیشان موفق باشند و همان زندگی را داشته باشد، که آرزوی داشتنش را دارند.
نوشتن اهداف، خط سیر شما را به سمت موفقیت ایجاد می کند. بااینکه فقط عمل نوشتن اهداف می تواند پروسه را به حرکت بیندازد، اما این هم اهمیت دارد که هر از گاهی اهدافتان را مرور کنید. یادتان باشد، هرچه تمرکز بیشتری روی اهدافتان داشته باشید، احتمال بیشتری هست که به آنها دست پیدا کنید.
در زیر به چهار قانون نوشتن اهداف اشاره می کنیم:
1. نوشتن اهداف به شکل مثبت
برای آنچه که می خواهید کار کنید نه آنچه که می خواهید از آن بگذرید. بخشی از علت اینکه چرا اهدافمان را می نویسیم این است که دستورالعمل هایی برای ذهن ناخودآگاهمان تنظیم کنیم. ذهن ناخودآگاه شما ابزاری بسیار کارامد است، نمی تواند خوب را از بد تشخیص دهد و قضاوت هم نمی کند. تنها عملکرد آن انجام دستورالعمل هایش است. هرچه دستورالعمل های شما مثبت تر باشد، نتیجه مثبت تری هم به دست می آورید.
همچنین مثبت فکر کردن در زندگی روزمره به شما در رشدتا بعنوان یک انسان کمک می کند. پس آنرا فقط محدود به تعیین هدف نکنید.
2. نوشتن اهداف با جزئیات کامل
به جای اینکه فقط بنویسید، "خانه نو"، بنویسید "یک خانه 300 متری با چهار اتاق خواب، 3 حمام دستشویی، و چشم انداز کوهستان روی یک زمین 1000 متری".
یکبار دیگر داریم به ذهن ناخودآگاهمان یک دسته دستورالعمل دقیق و جزء به جزء می دهیم تا روی آن کار کند. هرچه اطلاعات بیشتری در اختیار آن بگذارید، آخر کار نتیجه واضح تری به دست می آورید. هرچه نتیجه تان دقیقتر باشد، ذهن ناخودآگاهتان کارامدتر خواهد شد.
آیا میتوانید چشمانتان را ببندید و خانه ای که در بالا اشاره کردن را تجسم کنید؟ دورتادور خانه قدم بزنید. در آستانه در اتاق اصلی بایستید و مهی که روی کوه ها را گرفته تماشا کنید. به باغچه پر از کوجه فرنگی، لوبیا سبز و خیار نگاه کنید. می توانید ببینید؟ پس ذهن ناخودآگاهتان هم می تواند.
3. نوشتن اهداف به زمان حال
اهدافتان را به زمان حال بنویسید. این کار باعث می شود ذهن ناخودآگاهتان مسیری با کمترین مقاومت را انتخاب کند. اگر بنویسید "در آینده لاغر خواهم شد" ذهن ناخودآگاه با این تصور که این کار مربوط به آینده است وارد عمل نمی شود.
پس اهدافتان را به زمان حال و اول شخص بنویسید، انگار که واقعیت دارند.
4. بازنویسی اهداف
وقتی کلمات نوشته شوند و بعد دوباره نویسی شوند، حداکثر تاثیر را خواهند داشت. پس به یکبار نوشتن راضی نشوید. اهدافتان را یادداشت کنید و بعد دوباره آنها را به زبانی دیگر بازنویسی کنید، صفات انگیزه دهنده به آن اضافه کنید و مختصر و مفیدشان کنید. یک هفته بعد شاید نیاز باشد که باز اصلاحشان کنید. همینطور به این اصلاح کردن ها ادامه دهید.نوشتن اهداف اولین قدم برای واقعی تر جلوه دادن آنهاست. بعضی وقت ها وقتی چیزی را به صورت نوشته داشته باشید، اهمیت بیشتری پیدا میکند. همچنین برنامه ریزی برای آنها نیز ساده تر می شود

نگرانی دانشجویان دانشکده ژورنالیزم در مورد بحران های رو به افزایش

جنگ سرد دورنمای روشنی به کشور ما به ارمغان نمیآورد.
با اینکه تحولات خبرساز برای ژورنالستان فرصت های مناسبی برای تهیه گذارش و دریافت شهرت است اما جنبه ها و چگونگی تحولات در محلات که ژورنالستان از آن متاثر میگردند متاسفانه این روند را نمیپیماید. حضور نظامی بیشتر از 40 کشور جهان در افغانستان و نظارت های گوناگون عقب پرده در تصمیم گیری های بزرگ مبین آن است که احتمالات آن بعید نیست تا کشور در یک رزم آرایی دیگری در آینده نزدیک قرار گیرد.
یک دانشجوی ژورنالیزم دانشکده کابل با سیر در حکایات بخوبی داستان مزرعه و فیل ها را بیاد میآورد. افغانستان با موقعیت استراتیژیک خویش در میان کشمکش دو فیل (ابرقدرت) بیشتر از دیروز قرارگرفته است. دیروز حضور استخباراتی آشکار یک قطب در عقب چهره پاکستان نهفته بود ولی امروز آن قطب دیگر خود فعالانه با تمام برگ وساز خود مصروف است. بناً محبت این دوفیل و یا نبرد این دو فیل بدون شک مزرعه ما را (که خانه مشترک تمام افغانهاست) پایمال خواهد نمود.
تحولات گرجستان، قرارداد نصب سپر دفاعی در پولند و انتقادات غرب از وضعیت حقوق بشر در روسیه یکبار دیگر این دو رقیب را در آستانه جنگ سرد رسانیده است. بدون شک موقعیت همجواری کشور ما با روسیه و داشتن مرز طولانی با کشور های مشترک المنافع (حامی منافع روسیه) و همچنان دسترسی روسیه به عراق این تفکر را بعید نمیداند که این دوکشور به ویتنام دیگری برای آمریکا و متحدانش تبدیل گردند.
بمباردمان کور کورانه، جستجوی منزل به منزل و خلاف فرهنگ کشور، بازداشت های خودکامه و اینگونه برخوردها کاسه صبر را در افغانستان از قبل لبریز نموده است. آیا اینکه آمریکا میخواهد منافعش را در منطقه تامین نماید و با کشور های مقتدر همسایه افغانستان از راه زور پیش میآید بیانگر غرور بیش از حد و میانتهی نیست؟.
خوب اینکه افغانها با سلطه گری انگلیس تجربه کافی دارند و میدانند که انگلیس با شعار (همه چیز برای انگلیس و هیچ چیز برتر از انگلیس) پیش میرود چگونه ممکن است نظرات سازنده را به آمریکا بدهد. انگلیس با تجربه کافی از وضعیت منطقه، نخست رویارویی اداره آمریکا با مسلمانها را ترویج داد، خطابیه جورج بوش برای خواندن جنگ صلیبی، اشغال عراق و بمباردمان و روش غیر انسانی با اسرای جنگی فقط انزجار بمیان آورد. پس چرا افغانستان؟ بدون شک موقعیت جغرافیایی، پناهگاهای مستحکم طبیعی، همسایگی کشور های مخالف حضور امریکا امکانات یک قتل عام دیگر نیروی آن کشور و رقود اقتصادی آنرا زمینه سازی مینماید. امریکا هم اکنون تحت فشار اقتصادی قوی بسر میبرد و بدون شک یک جرقه کافیست که دیگر این کشور را مانند دیناموتی از لحاظ سیاسی پاشان و پراگنده سازد.
تجربه افغانستان نشان میدهد که هر نوع تحول به این روال به نفع افغانستان نبوده و فقط این ملت ماست که پایمال میگردد و بعد از هر رشادت دوباره یوغ استعمار به دوش زمامداران آن گذاشته میشود. اقتصاد ورشکسته، سواد نا کافی و تبعیض های قومی بازهم برایانگلیس کافیست که به هر چهره داخل کشور گردد و به اصطلاح چرخ را به کام خود بگرداند
بناً لازم است تا دسیسه های واقعی انگلیس در کشور به خوبی روشن گردد. برای این منظور حضور نظامیان خارجی در پرتو نظارت کشور های همسایه افغانستان مشخص و قانونمند گردد. انتخابات شفاف و بدون دخالت کشورهای تمویل کننده با نظارت کشورهای بی طرف صورت گیرد. نظام آینده افغانستان به اساس تصمیم گیری ملت افغانستان شکل گیرد و هیچ نوع دخالت نیروهای حافظ صلح، و مشاورین وابسته به کشور های غربی در انتخابات صورت نگیرد. کمک های بلا عوض و قرضه ها زمینه برای استعمار را ببار نیآورد و در اخیر افغانستان به حیث کشور خود مختار صلاحیت تصمیم گیری روی موضوعات سیاسی را به تنهایی و خود مختاری عام داشته باشد. و در اخیر استقلال این کشور محترم شمرده شود..
درانتظار نظریات شما...

به پیشواز هفتمین سالگرد قهرمان ملی کشور- برگذاری جشنواره گل سوری




میدانم دانشجویان علاقه وافری به رخداد های فرهنگی دارند و هر آنی در انتظار شنیدن پیام آن استند. ازینکه مطلب دیرتر نشر شد معذورم دارید. این هم غرض مطالعه شما:



اولین جشنواره ادبی تحت عنوان گل سوری امروز به پیشواز هفتمین سالروز شهادت شهید احمد شاه مسعود قهرمان ملی کشور در هوتل انتر کانتینتال شهر کابل دایر گردید.
در این جشنواره که از سوی بنیاد اندیشه راه اندازی گردید بود ده ها تن ازشاعران و نویسندگان تمام ولایات کشور و نیز دو کشور فارسی زبان همسایه ایران و تاجیکستان اشتراک نموده بودند.
برهان الدین ربانی نماینده مردم بدخشان در این محفل اظهار داشت تاریخ افغانستان با نام احمد شاه مسعود گره خورده است و تحول بزرگی که در تاریخ ما رخ داد توسط وی آغاز گردید.
وی افزود قیام ومسعود تنها یک حرکت خشک نظامی نیست و تنها در حرکت های نظامی شکل نگرفته است بلکه در بستر ناب عالیترین عاطفه ها ی انسانی و به خاطر دفاع از وطن و انسان های مظلوم و در هم کوبیدن ظلم بوده است.
پرتو نادری یکتن از شاعران و نویسندگان افغان برگذاری چنین جشنواره ها را در نزدیک شدن کشورهای فارسی زبان موثر دانسته، گفت : ((برگزاری چنین جشنواره ها میتواند که ما را از وضعیت ادبیات زبان فارسی در کشور های فارسی زبان آگاه سازد و زمینه شناخت بین کشورهای مذکور را مساعد بسازد که این شناخت خود بخود باعث نزدیکی کشورها میگردد.))
موصوف علاوه کرد : یکی از مشکلات عمده که زبان فارسی با آن مواجه است سیاست ها ی نادرست فرهنگی است که دولت میخواهد یک زبان ساخته شده را به مردم بقبولاند.که این خود خلاف آزادی بیان و محدود کردن آن است.
سید احمد هاشمی مسوول بنیاد اندیشه گفت : ((این جشنواره به مدت دو روز ادامه دارد و حضور گسترده شاعران و اندیشمندان و نویسندگان برجسته سه کشور فرصت مناسبی در جهت رشد ادبیات خواهد بود.
گفتنیست که مسابقه گل سوری از حدود یک ماه پیش از سوی بنیاد اندیشه آغاز گردیده بود که در آن 99 تن از شعرای کشور اشتراک نمودند که در این میان 12 قطعه شعر به مرحله نهایی جشنواره راه یافته است .


البته با استفاده از فرصت و کلک روی لینک پایین میتوانید گوش های خود را با دکلمه زیبای چند پارچه از اشعارناب به افتخار شهید احمد شاه مسعود بزرگ که توسط لیمه کاکر تحت عنوان عیار آخر قرائت میگردد نوازش دهید.






Monday, August 25, 2008

ابزار موثر برای دانشجویان دانشکده ژورنالیزم

درین سایت دانشجویان دانشکده ژورنالیزم معلومات بسیار مفید را در ارتباط به ژورنالیزم الکترونیکی، توقعات و اندوخته های مطبوعات دریافت مینمایند. با مطالعه این سایت از مطالب متنوع و ابزار موثر معلوماتی برای دانشجویان مستفید شوید.

Sunday, August 24, 2008

هانری کارتیه برسون نقاشی با دوربین

هانری کارتيه برسون به خاطر تهيه عکس های بديع خيابانی که سنت های روز را در هم می شکست به شهرت رسيد.








هانری کارتیه برسون که برخی او را برجسته‌ترین عکاس قرن بیستم دانسته‌اند صد سال پیش در ۲۲ اوت ۱۹۰۸ در شهرک شانتلوپ نزدیک پاریس به دنیا آمد.
این عکاس نامی از کودکی عاشق نقاشی بود، و پيش از روی آوردن به عکاسی، به تحصیل هنر پرداخت و به ویژه به تأثیر از مکتب کوبیسم، که گرایش اصلی روزگار بود، آثاری پدید آورد.
کارتیه برسون (Henry Cartier-Bresson) بی‌گمان در پاسداشت جایگاه عکاسی به عنوان هنری مدرن نقش مهمی داشته است. او تردیدی باقی نگذاشت که عکاسی تنها بازنمایی فنی و ماشینی جهان بیرون نیست، بلکه هنری خلاق است که بر نگرش انسان مدرن تأثیری ژرف باقی می‌گذارد.
برای کارتیه برسون عکاسی در جایی میان نقاشی و سینما قرار دارد. از سویی اجزا و ترکیب هر عکس با دقت و ظرافت یک تابلوی نقاشی چیده شده است. از سوی دیگر هر عکس از بازنمایی یک آن یا لحظه‌ای ثابت و گذرا فراتر می‌رود و در بستر زمان جاری می‌شود.
یک قطعه عکس به فشرده‌ترین و گویاترین شکلی، سرشت و گوهر یک فرایند یا جریان واقعی را به نمایش می‌گذارد، که برای بازنمایی آن معمولا به رشته‌ای از عکس‌های متوالی، یا به عبارت بهتر به یک نوار فیلم نیاز هست.
کارتیه برسون با چیره‌دستی یک جادوگر، لحظه‌ای یکه و "نامعین" را بر می‌گزیند که به قول خودش برای عکاسی "تعيين کننده" است، زیرا یک فراگرد زنده را در لحظه‌ای ثابت "فیکس" می‌کند، بدون آنکه معنای درونی آن را از دست بدهد.
در عکس‌های کارتیه برسون، در نگاه اول همه چیز عادی است، اما با اندکی دقت، رازی پنهان از گوشه‌ای ظاهر می‌شود و ذهن تماشاگر را تسخیر می‌کند. تصویر هرگز نمایه یا نمودگاری مجرد نیست، بلکه حتما ایده‌ای حسی و عاطفی در بر دارد.
در کارهای کارتیه برسون، زیبایی بصری یا ترکیب هماهنگ عکس، همه چیز نیست؛ ریتم واقعی زندگی از آن هم مهمتر است. در هر عکس جنبش و جوشش زندگی خود را نشان می‌دهد. نگاه او به صحنه‌های زندگی ناآرام است و توأم با تردیدی رندانه؛ و این شاید در جهان‌بینی این هنرمند ریشه داشته باشد که همیشه خود را آنارشیست دانسته بود.


از رؤیاها و دلهره‌های زندگی
برخی از منتقدان برای کارنامه هانری کارتیه برسون نوعی دوره‌بندی قائل شده اند:
در کارهای نیمه اول دهه ۱۹۳۰ که او با محافل سوررئالیستی ارتباط داشت، حال و هوای همین سبک مدرن دیده می‌شود. برای نمونه عکسی به عنوان "جهش مردی از روی تالاب‌ها جلوی ایستگاه قطار سن لازار" اثری بدیع است، که به خواب و خیال می‌ماند. وسوسه‌ی دایمی سوررئالیست‌ها در به تصویر کشیدن عالم رؤیا و ضمیر ناخودآگاه در این کار دیده می‌شود، و برخی از کارهای دالی یا شیریکو را به یاد می‌آورد.
برای کارتیه برسون عکاسی در جایی میان نقاشی و سینما قرار دارد
در اواخر دهه ۱۹۳۰ کارتیه برسون به سینما علاقه پیدا کرد و از دستیاران ژان رنوار سینماگر بزرگ فرانسوی شد. "واقعیت شاعرانه" سینمای رنوار، با تمام رگه‌های امپرسیونیستی، در رشته‌ای از کارهای او جلوه‌گر شد. تابلوی "پیک نیک در کنار رود مارن" نمونه درخشانی از این کارهاست و یادآور برخی از کارهای کلود مونه یا ژرژ سورا.
عکس ظاهری عادی دارد، اما از فضاسازی و کادربندی دقیق آن، آرامشی مرموز می‌تراود که خیره‌کننده است و چشم برداشتن از آن دشوار.
اما بعد وحشت جنگ از راه رسید و این شادی و سرخوشی بر باد رفت. کارتیه برسون به اسارت اشغالگران نازی در آمد. در بازداشتگاه آرام و قرار نداشت، سه بار دست به فرار زد و در بار سوم سرانجام موفق می شود، و این فرصت را به دست آورد که در کنار هم‌میهنانش آزادی پاریس را از اشغال ارتش نازی جشن بگیرد.




استاد عکاسی خبری
جنگ جهانی دوم به تفنن‌جویی و ذوق‌آزمایی کارتیه برسون پایان داد. پس از جنگ او خود را وقف عکاسی خبری کرد و در طول سه دهه از آشوب‌های دوران معاصر گزارش داد.
او در کنار روبرت کاپا، دیوید سیمور و جورج راجر در سال ۱۹۴۷ از پایه گذاران آژانس معروف مگنوم بود.
کارتیه برسون با دوربین خود به کشورهای ناآرام قاره آسیا رفت و یکی از اولین شاهدان جنبش ضداستعماری خاورزمین شد. او شیفته آسیای توفانی بود که از هر گوشه آن جوشش و خروش انقلاب بلند بود.
کارتیه برسون سه دهه در کانون‌های بحرانی آسیا به سر برد و معتبرترین گزارش‌های تصویری را به سراسر جهان فرستاد: جنبش استقلال هند تا مرگ مهاتما گاندی پیشوای بزرگ آن، جنگ داخلی چین و پيروزی مائو تسه دونگ و جنبش استقلال اندونزی و...
برخی از عکس‌هایی که از هند گرفته، حالت پرده‌های شمایل‌گون دارد. در این عکس‌ها رمز و رازی هست که جانمایه قدسی و نیروی معنوی شبه قاره را بازتاب می‌دهد.




سبک کار
هانری کارتیه برسون اصالت و سندیت تصویر عکاسی را پاس می‌داشت. تمام عکس‌های سیاه و سفید او ساده و طبیعی هستند. در عکس های او از شگردها و ترفندهای غریب خبری نیست. تمام عکس‌های او با دوربین ساده و سبک لایکا و با عدسی معمولی (فاصله کانونی ۵۰ میلیمتری) گرفته شده‌اند. او از نورپردازی و دستکاری (رتوش) و برش دادن عکس‌هایش پرهیز داشت.
هانری کارتیه برسون که در چهارم اوت ۲۰۰۴ درگذشت، در بیست سال آخر زندگی کمتر عکاسی کرد و بیشتر به طراحی پرداخت. به گفته منتقدان او همواره به آزمون‌ها و چالش‌های هنری تازه نیاز داشت. در عکاسی دیگر عرصه‌ای نمانده بود که او فتح نکرده باشد.







Thursday, August 21, 2008

نخستین مدال المپیک را برای کافه مردم افغانستان از صمیم قلب تبریک میگوییم. زنده باد افغانستان، پاینده باد افتخارات کشورمان

نیکپا اولین مدال تاریخ افغانستان را برد


روح الله نیکپا مقام سوم آسیا را نیز در اختیار دارد
روح الله نیکپا، تکواندوکار زیر ۵۸ کیلوگرم افغانستان با پیروزی در مسابقه رده بندی به مدال برنز دست یافت.
این ورزشکار ۲۱ ساله در مسابقه رده بندی وزن خود خوان آنتونیو راموس، قهرمان اسپانیایی رقابت های جهانی، را با نتیجه ۴-۱ شکست داد تا به مقام سوم المپیک برسد.
آقای نیکپا پس از پیروزی مقابل حریفی از آلمان در دور اول، مقابل گیرمو پرز، حریفی از مکزیک قرار گرفت و شکست خورد.
اما با رسیدن پرز به دیدار نهایی، روح الله نیکپا نیز فرصت یافت تا رقابت را ادامه دهد و با کسب دو پیروزی دیگر به اولین مدال تاریخ افغانستان در المپیک دست یافت.

گیرمو پرز که در دور دوم روح الله نیکپا را شکست داد، در نهایت به مقام قهرمانی این وزن و مدال طلای المپیک پکن رسید.
در وزن زیر ۵۸ کیلوگرم، رضا نادریان، نماینده ایران با یک شکست از دور مسابقات حذف شد.
تکواندو یکی از ورزشهای محبوب در افغانستان محسوب می شود که در آنجا بیش از ۷۰۰ باشگاه و ۲۵ هزار ورزشکار در این رشته فعالیت می کنند.
بهترین مقام افغانستان در المپیک، کسب یک رتبه پنجم در جریان مسابقات کشتی در المپیک ۱۹۶۴ بوده است.
تیم افغانستان تنها با چهار ورزشکار در بازی های المپیک پکن شرکت کرده است.
از میان همسایگان افغانستان (به جز چین که صدرنشین است) تاکنون ایران تنها یک مدال برنز در کشتی آزاد، و تاجیکستان یک مدال برنز در جودو کسب کرده اند.

Wednesday, August 20, 2008

مدال آوران کشور

نصار احمد بهاوی تکواندوکار افغانستان در وزن 65 کیلوگرام برای شرکت در المپیک پکن به چین سفر نموده است. بهاوی امید کشور است و جوانان بی صبرانه در آرزوی شنیدن پیغام پیروزی وی هستند. این جوان مستعد کشور که نائب قهرمانی مسابقات بین المللی تکواندو را در وزن خودش به کشور ارمغان آورد از احترام والای میان هموطنانش برخوردار است. دانشجویان دانشکده ژورنالیزم برای این ورزشکار مستعد موفقیت و کامگاری آرزو دارند.


بهاوی حین تمرین در یکی از تپه های شهر کابل


به بهانه استقلال


بیست و هشتم اسد مصادف بود به هشتادونهمین سالروز استقلال کشور. اینکه استقلال چیست؟ نحوه اعلان آن؟ عملکرد ها و چگونگی مستقل زمامداران کشور نیاز به بحث دیگری دارد اما جالبترین واقعه شاید تجلیل از این روز در محوطه ارگ ریاست جمهوری باشد به این مناسبت کارتون ارسالی دوستمان ارشاد متین را غرض ملاحظه و تعمق روی آن به نشر میرسانیم.


Tuesday, August 12, 2008

ادامه جنجال"دانشگاه یا پوهنتون"؛


به کجا میرویم؟؟
کاریکاتور منتخب هرچند موضوع این کارتون مرتبط به وضعیت فلسطین است اما برای به تصویر کشیدن استبداد صهیونیزم زبانی آنرا درینجا گذاشتم

Sunday, August 10, 2008

کوه دلگیر است

مسعودعزیز هر آنی در خاطره های دانشجویان همانند آرزوی تابناک، با آرمان های روشنت زنده میشوی.
خاطره ات شاد باد ای شهید پر افتخار ملتم!ت

کوه دلگیر است
باز کوه ودره اندوه گران دارد
کوه پنداری که دلگیر است
دره پنداری که خاموش است
باز سهرابی به خاک افتاد
باز تهمینه سیه پوش است

زخم این سهراب از شمشیر رستم نیست
دشمن این پهلوان دیو است آدم نیست
قصه گویی طوس اگر میبود مویها میکرد و خون از خامه میبارید
داستان کشتن سهراب را اینبار طرح تازه میبخشد

ای بلوط سخت جان ای قهرمان ای مرد
من نمیدانم چی صبحی از نشیب دره ها افراختی قامت
ای نمود از تکاپو ای سراپا استقامت
قصه ها و غصه هایت را گرچه از نزدیک نشنیدم
لیک دردی را که تو فریاد میکردی من به چشم خویش میدیدم

صبح میلادت به یادم نیست
شام مرگت لیک از یادم نخواهد رفت

موثریت تدریسی

مطلب کنونی را که میخواهم در وبلاگ خدمت دوستان ارائه نمایم هرچند از ارتباط خیلی ها وسیع با رشته ژورنالیزم آراسته نیست ولی به عنوان دانشجویان باید با پی بردن به موثریت تدریسی بتوانیم در یک گفتمان سازنده برای ایجاد محیط مناسب آموزشی سهم بگیریم. از ابراز نظر تان در مورد قبل از نشر آن جهان سپاس.
ارزیابی دقیق حالت انکشافی شاگردان میتواند پلانگذاری درسی شما را هدایت و تدریس تانرا راهنمایی کند.
لطفاً به خاطر داشته باشید که سن تقویمی و حالت انکشافی همواره باهم مرتبط نمی باشد. در طول حیات انسان ها بطور مسلسل مراحل انکشافی را طی میکنند ولی اکثر این مردم در میان مراحل یاد شده تا حدی از تسلسل خارج و پائین و بالا میروند، غالباً این رویداد در واکنش به عوامل فشار های بیرونی بوقوع می پیوندد. این عوامل فشار باعث میگردد تا یک فرد موقتاً به مرحله قبلی برگردد. بعضی اوقات امکان دارد یک شخص نتواند وظایفی را انجام دهد که نظر به سن تقویمی آن از وی توقع میرود. بنابراین شما باید با شاگردان تان به اساس مراحل فعلی انکشافی ایشان برخورد نماید بلکه به اساس مراحل که بخاطر سن تقویمی شان از آنها انتظار دارید. شاید ما از محصلین پوهنتون توقع داشته باشیم تا مانند اشخاص بزرگ سال جوان (بالغ) رفتار نمایند ولی باوجود این هم برخی محصلین بیشتر مانند نوجوانان رفتار و رویه می کنند.
در بعضی مواقع و شاید در اکثر موارد وقت برای نشتن و ترتیب یک پلان درسی رسمی نداشته باشید. در سایر اوقات امکان دارد مواجه به یک "لحظه تدریسی" ای گردید که شاگردان آماده فراگیری باشند و پرسش های نیشدار و کنایه آمیزی را مطرح کنند. ظاهراً شاید این چنین مواقع برایتان بدون کدام تغیر در اوقات خیلی نا مناسب اتقاق بی افتند. در چنین اوقات است که معمای حل ناشدنی مواجه میگردید: و باید تصمیم بگیرید که تدریس کنید یا خیر. دانستن مبادی و اصول اساسی آموزش کمک مینماید تا از اینچنین لحظات به بهترین وجه به نفع تان استفاده نماید. در اینجا برخی از مبادی ثابت شدۀ رشد و ارتقای تدریس و آموزش را مورد مطالعه قرار میدهیم.
زمان را بدست آورید/ موقع را از دست ندهید:
تدریس بیشتر زمانی موثر است که درپاسخ به نیازمندی سریع یک دانشجو ارائه گردد. بنابراین باوجود اینکه شما درکار دیگری مصروف هستید باید تمام تلاشهای خود را بخرچ بدهید تا سوالات شاگردی را پاسخ گوید که در صدد درس خواندن و آموختن است، زیرا شاگرد آماده آموزش میباشد. ضرورت فوری معلومات را رفع سازخته و بعداً آگاهی تدریسی خویش را بیشتر تقویت نماید.

شاگردان را در پلانگذاری سهیم سازید:
تنها ارائه معلومات برای شاگرد آموزش را تامین نمیکند. برای اینکه آموزش عملاً صورت گیرد، باید شاگرانرا درتشخیص ضروریات و نتایج آموزشی شان دخیل سازید و شاگرد را کمک نماید تا به اهداف قابل دسترس خود دست یابد. چونکه تدریس یک پروسه دوامدار میباشد از اینرو میتوانید شاگرد را بیشتر از طریق انتخاب ستراتیژی های تدریسی و مواد درسی ایکه زیاد تر به سهم گیری شاگرد نیاز دارد، سهیم سازید، مانند: اجرای نقش عملی و انعکاس آن به سایرین توسط شاگردان. صرفنظر از اینکه کدام ستراتیژی تدریسی را انتخاب میکنید، دادن فرصت برای شاگردن تا مفکوره ها ونظریا ت خودشانرا امتحان نماید، خطر (ریسک بگیرند) متقبل شدن و مبتکر بودن روند آموزش و فراگیری علم و دانش مورد نظر شانرا توسعه میخشد.

با موضوعاتی تدریس را آغاز نماید که شاگردان میدانند:
شما درخواهید یافت که فراگیری درس زمانی سریع ترصورت میگیرد که بر مبنای آن موضوعاتی استوار باشد که شاگردان از قبل آگاهی دارند. تدریس با مقایسه نمودن موضوعات یا پروسه اسبق تدریسی آغاز میگردد ولی معلومات جدید را شاگردان نسبت به معلومات و درس قبلی به سرعت یاد می گیرند.



از دروس ساده آغاز وبه جانب موضاعت پچیده و مغلق حرکت کنید:
شاگرد فراگیری درس را زیادتر وقتی پرارزش میابد که برای وی فرصت میسر شود تا نخست نظریه های خیلی ساده را خوب یاد بگیرد و بعداً آن نظریه و مفکوره ها را با امثال بیشتر مغلق آن بکار ببرد. اگرچه این نکته را هم به یاد داشته باشید که بعضی موضوعاتی که برای یک شاگرد آسان است شاید عین موضوع برای یک شاگرد دیگر سهل و آسان نباشد. روی همین محلوظ یک ارزیابی بادقت این تفاوت ها را مدنظر گرفته و در طرح نقطه آغاز پلان درسی تان شمار معاونت میکند.

شیوه های تدریسی مورد نظر شاگردان را شامل تدریس خود سازید:
اینکه یک شاگرد چقدر به سرعت و بخوبی درس را فرا می گیرد فقط به فراست و آموزش قبلی وی تعلق ندارد بلکه متعلق به آن سبک آموزشی مورد نظر و مخصوص همان شاگرد میباشد. آنعده شاگردانی که با استفاده از عوامل بصری می آموزند میتوانند از طریق دیدن و مطالعه به بهترین وجه آنچه را که شما آموزگاران معظم سعی دارید تدریس کنید، را فراگیرند. انواع شاگردان، شاگردانی که از طریق شنیدن یاد می گیرند و شاگردانی حرکی روانی که از طریق انجام دادن کاری می آموزند.

میتوانید فرصت های تدریسی موفقانۀ تانرا بهبود بخشید ولی درصورتیکه شیوۀ آموزشی مورد نظر شاگردان را مورد ارزیابی قرار دهید و سپس فعالیت های تدریسی خود را طرح و وسایل مناسب را برای تدریس آن سبک مورد نظر استفاده نماید. برای ارزیابی، ملاحظه شیوه آموزشی یک شاگرد فقط یک دفترچه یاداشت شیوه های آموزشی را تریب نماید، یا به ساده گی از خود شاگردان درارتباط به بهترین شیوه های آموزشی مورد نظر شان طالب معلومات شوید.

همچنان به منظور امتحان و ارزیابی شیوه های آموزشی شاگردان میتوانید از مواد چاپی، تصاویر، کست های ویدوی و وسایل واقعی استفاده نماید. هرگز نزد خود فرض نکنید که شاگرد تان بخوبی خوانده میتواند یا بکلی خواندان را یاد دارد.

اهداف را به اساس بخش های آموزشی دسته بندی نماید:
شما معرفتی که راجع به شیوه های آموزشی مورد نظر شاگردان دارید را میتوانید همراه با دانش که شاگردان در مورد بخش آموزشی خود دارند را ملحق سازید. دسته بندی موضوعات مورد مطالعه شاگردان دربخش های مناسب آموزش کمک مینماید تا روش های را که از شاگردان توقع دارید را ارزیابی و تشخیص گردد.
سلوک و رفتار آموزشی شامل سه بخش میگردد: معرفتی، عملی فکری و محرک میباشد. بخش معرفتی آموزش با توانای های فکری سروکار دارد. بخش عملی فکری شامل مهارت های فزیکی یا نیروی حرکت دهنده میباشد. بخش محرک در برگیرندۀ اظهار احساس راجع به گرایش ها، منافع و ارزشهای میباشد. اکثریت بخش های آموزشی شامل هرسه عرصه های یاد شده میباشد.

مواد درسی پر معنی تهیه نماید
:
یک راه دیگر تسهیل آموزش عبارت از ارتباط دادن مواد درسی با شیوه زندگی شاگردان و شناخت نازگاری های موجود آن میباشد. به هر اندازه که مواد درسی برای یک شاگرد پرمعنی باشد به همان اندازه به چابکی و به آسانی آنرا می آموزد.

کاربرد فوری دانش را بپذیرید:
دادن فرصت برای شاگردان تا دانش و مهارتهای جدید خود را بکار گیرند، آموزش خود را تقویت واعتماد خود را تحکیم بخشند. این استفاده فوری حالت آموزش را انتقال میدهد به یک "جهان واقعی" و زمینۀ حل مشکل، ابراز نظریات و معاونت احساسی را در زمینه تامین میکند.

برای استراحت های دوره ای پلان طرح کنید:
شاید از تمام شاگردان توقع داشته باشید تا دروس خود را الی فراگیری کلیه موضوعات موجود درپلان درسی ادامه دهند ولی درهمین حال لطفاً به خاطر داشته باشید که استراحت های دوره ای معمولاً در روند آموزش رخ میدهد و اینوع استراحت زمینه آموزش موثر را برای دانشجویان فراهم میسازد. بخصوص زمانیکه دروس و راهنمایی های تدریسی شما خیلی مغلق یا طولانی باشد که در چنین وضعفیت ممکن شاگردان خود شان را تحت فشار احساس کرده و در مقابل تدریس از خود بی توجه ای نشان دهند. بنابراین خود را مطمئن سازید تا اینوع خستگی های دماغی شاگردان را تشخیص کنید و برای آنها اجازه استراحت دهید. (قابل تذکر است که شما هم میتوانید از این مواقع برای بازنگری پلان درسی و درصورت لزوم تعدیلات درآن استفاده نماید.)

به شاگردان تان بگوید ایشان چه گونه رشد و انکشاف میکنند:
آموزش زمانی آسان ترمیگردد که شاگردان آگاهی از رشد و پیشرفت درسی شان داشته باشند.
ابراز نظر مثبت آموزگاران معظم موجب تشویق و دلگرمی شاگردان میگردد زیرا آنها فکر می کنند هدف شان ظاهراً تحقق پذیر است. همچنان از شاگردان بپرسید راجع به فعالیت های آموزشی شان چه احساس میکنند. احتمال دارد شاگردان خواستار اشتراک در روند ارزیابی پیشرفت های خود شان درقبال اهداف آموزشی متبوع شان باشند. قابل ذکر است که نظریات و یافته های آنها استادان گرامی را در ابراز نظر پیرامون توسعه آموزشی شاگردان میتواند کمک و راهنمایی نماید. شما در خواهید یافت که واکنش های شاگردان راجع به ارزیابی توسعه آموزشی خودشان به اساس آن نکاتی استوار خواهد بود که "فکر می کنند درست است".

آموزش با توقع تمجید و تحسین:
ستایش نتایج روش آموزش از طریق تحسین و تمجید سبب بهبود شانس های میگردد که بواسطۀ آن شاگردان میتوانند اساس این روش را حفظ یا مکرراً مورد استفاده قراردهند. ستایش موفقیت شاگردان تان در پیوند به اهداف آموزشی متوقعه آنها قرارداشته و در وجود آنها حس پیشرفت و قبول شایستگی های شانرا زنده و برملا میسازد. دوباره اطمینان دادن برایشان درمورد اینکه شاگردان تخنیک ها و مهارت های متوقعه را آموخته اند و میتوانند آنرا حفظ و تصحیح نمایند.
دوستان عزیز سلام! آرزومندم مطالب را که ما تا اکنون خدمت شما قرارداده ایم مورد توجه شما واقع شده باشد. مطلب پایین را دوست ما صادق سبا برگردان نموده و آنرا برای ما ارسال نمودند. چون تحصیلات دورهً لیسانس مرتبط به موقعیت که ما اکنون در آن قرارداریم میباشد لهذا خواستم این موضوع را در وبلاگ بگنجانم. در آرزوی نظریات نیک شما هستیم.



هفت اصل معتبر در رابطه تحصیلات دورۀ لیسانس
نوشته ارتور دبلیو چیکرانگ و زلدا اف. گمسن
برگردان صادق سبا



تحصیلایت موفقانۀ دوره لیسانس متعلق به فاکولته و تعهد خود محصل برای تفوق و برتری دارد


ولی چگونه محصلین و اعضای فاکولته میتوانند تحصیلات دورۀ لیسانس را در دانشگاه مورد نظر خود بهبود بخشند؟ بسیاری از دانشگاه ها همین سوال را مطرح می کنند. بخاطر اینکه بالای کار این نهاد ها تمرکز صورت گیرد، ما هفت اصل را که به اساس تحقیق علمی در رابطه به تدریس و آموزش در دانشگاه ها (کالج ها) و دانشگاه ها تهیه گردیده، اینک پیشکش مینمایم.

هفت اصل معتبر در تحصیلات دورۀ لیسانس:


1. تشویق تماس و ارتباط میان محصلین و فاکولته،
2. انکشاف روابط بالمثل و همکاری میان محصلین،
3. تشویق آموزش فعال محصلین،
4. ارائه نظریات سریع،
5. تاکید روی وقت،
6. گفتگو در مورد توقعات بلند، و
7. احترام به استعداد های گوناگون و طرق آموزش.


این هفت اصل منحیث رهنمود برای اعضای فاکولته، محصلین و کارمندان اداری در نظر گرفته شده است تا سبب بهبود روند تدریس و آموزش در مراجع ذیعلاقه گردد. این اصول هفت گانه مانند یک حس عام (قضاوت صحیح) بنظر میرسد و در واقع همین طور هم میباشد زیرا بسیاری از استادان و محصلین این اصول را تجربه نموده و ازسوی دیگر تحقیقاتی که درزمینه صورت گرفته است این اصول هفت گانه را تایید مینماید. این اصول هفت گانه بر مبنای 50 سال تحقیق پیرامون طرق تدریسی استادان و آموزش محصلین، چگونگی کارمشترک شاگردان با یک دیگر و اینکه چگونه فاکولته و محصلین با یک دیگر گفتگو و صحبت میکنند، متکی میباشد.
در موقعی که هر یک از این موارد به قدرت خود برقرار گردد و زمانیکه تمام این موارد یکجا عملی گردد، تاثیرات شان ضرب گردیده چندین برابر میشود. در کل این موارد شش قوای نیرومند را در عرصه آموزش و تحصیل احتوا می کنند:
· فعالیت،
· توقعات،
· همکاری،
· گفتگو/ عمل متقابل
· تنوع/ کثرت گرای، و

· مسئولیت.


این موارد معتبر به همان اندازه که برای پروگرام های مسلکی ارزش قایل است به عین اندازه بخش های علوم انسانی (علوم سبعه) نیز برایش مهم میباشد. این اصول برای قشر های مختلف محصلین مناسب میباشد، مانند: محصلین متمول، غریب، از نظر سنی بزرگتر، جوانتر، طبقه ذکور، اناث، و بالاخره محصلین خوب آماده و بدون آماده گی. ولی طرز تطبیق این اصول در نهاد های مختلف متفاوت و خیلی متعلق به محصلین و شرایط موجود در آنجا میباشد. در دنباله این بخش ما شیوه های مختلف این اصول را تشریح مینمایم که نهاد های مختلف در چندین سال اخیر ازآن استفاده نموده است. بر علاوه پیامد های نیرومند این اصول پیرامون طرز اداره نهادهای یاد شده نیز مختصراً مورد بحث قرار میگیرد.


در بخش تحصیلایت دوره لسانس ما اصول هفت گانۀ متذکره را در چگونگی تدریس استادان مورد توجه قرار میدهیم نه موضوع تدریس را، البته این را تصدیق می نمایم که شیوه تدریس (پیداگوژی) و محتوا از راه های مغلق و پچیده یک دیگرا تحت تاثیر قرار میدهند. ما همچنان آگاهی داریم که یک جوش خروش خیلی سالم در میان این بخشها وجود دارد. با جود این همه، موضوع که تدریس گردیده حد اقل از نظر اینکه چگونه تدریس و ارائه گردیده مهم میباشد. با توجه به تحقیقاتی که در عرصه تدریس و آموزش صورت گرفته در مقابل در عرصه نصاب تدریسی دانشگاه ها تحقیقات اندکی انجام شده است. از این لحاظ ما نمیتوانیم دراین مورد پیشنهادات مسولانۀ را در ارتباط به نصاب آموزشی تحصیلات دورۀ لسانس ارائه نمایم. در این زمینه به تحقیقات بیشتر نیاز است. فقط به همین اندازه گفته میتوانیم: تحصیلات دوره لسانس باید محصلین را آماده بسازد تا زندگی مدرن را درک و با آن بشکل عاقلانه برخورد نمایند. به جز از صنف درسی و دانشگاه جای دیگر برای آغاز اینکار بهترنیست؟ چه زمانی بهتر از همین وقت حاضر است؟

هفت اصل معتبر تحصیلات دورۀ لیسانس:


1. تشویق تماس و ارتباط میان فاکولته و محصلین:
تماس های مکرر فاکولته و محصل در داخل و خارج صنف های درسی یک از عوامل خیلی مهم تحرک و سهمگیری محصل میباشد. روابط با فاکولته محصل را کمک مینماید تا از زمان ناهنجار خود را بیرون و به کار و تلاش خود ادامه دهد. معرفت با یکتعداد از اعضای فاکولته تعهد فکری محصلین را بالابرده و ایشان را تشویق مینماید تا در باره ارزشها و پلان های آیندۀ خود شان فکر کنند.

2. انکشاف روابط بالمثل و همکاری میان محصلین:
آموزش زمانی توسعه میابد که به شکل گروپی تلاش صورت گیرد نسبت به اینکه مانند یک مسابقۀ تک نوازی/ تک خوانی باشد. آموزش خوب مانند کار خوب با تشریک مساعی و اجتماعی میباشد، نه رقابتی و مجزا. کار نمودن با دیگران اغلب باعث افزایش و سهمگیری در آموزش میشود. شریک سازی مفکوره های خود و پاسخ به واکنش های دیگران فکر نمودن را سریع و قوه درک را عمیق میسازد.

3. تشویق آموزش فعال محصلین:
آموزش یک ورزش تماشای نمیباشد. محصلین تنها بواسطه نشستن و شنیدن به استادان، به یاد سپردن وظایف درسی از قبل تعین شده و ارائه جوابات دروس را یاد نمیگیرند. آنها باید درمورد چیزی که می آموزند صحبت و گفتگو کنند، بنویسند و آنرا با تجربه های قبلی خود ارتباط داده در زنده گی روزه مره خود آنرا عملاً مورد استفاده قراردهند. ایشان موضوعات آموخته خود را جز خود شان باید بسازند.

4. ارائه نظریات سریع:
دانستن اینکه شما چی میدانید و یا نمی دانید هر دو روی آموزش شما متمرکز میباشد. محصلین به بازتاب نظریات مناسب در مورد کارکرد های شان نیاز دارند تا بتوانند از اموزه های خود منفعت حاصل نمایند. زمانیکه محصلین میخواهند شروع به ابراز نظر کنند ایشان به کمک ضرورت دارند تا دانش و شایستگی موجود را ارزیابی نمایند. در صنف ها شاگردان مکرراً به فرصت های عملی و دریافت پیشنهاد جهت بهبود شان نیاز دارند. در مواقع مختلف در دوران دانشگاه و در اخیر شاگردان به شانس های نیاز دارند تا آموخته های خود را انعکاس دهند، و چه چیز های را باید تا هنوز بیاموزند، و خود شان را چگونه ارزیابی کنند.


5. تاکید روی وقت:
وقت جمع انرژی مساوی آموزش میشود. هیچ کدام تعویضی برای وقت یا زمان کار وجود ندارد. آموختن اینکه چطور از وقت استفاده گردد برای محصلین و افراد شبیه آنها خیلی مهم است. محصلین برای مدیریت نمودن موثر وقت به کمک ضرورت دارند. تخصیص واقع بینانۀ وقت به معنای آموزش موثر برای محصلین و تدریس موثر و کارآمد برای فاکولته میباشد. یک نهاد توقعات زمانی را برای محصلین چگونه معین میسازد، فاکولته، کارمندان اداری و سایرکارمنان مسلکی میتوانند زمینۀ اجراات عالی را برای همه ایجاد کنند.

6. گفتگو و صحبت در مورد توقعات بلند:
توقع بیشتر داشته باشید و بیشتر بدست می آورید. توقعات بلندی برای همه حایز اهمیت میباشد—برای افرادی بخوبی آماده گی ندارند، برای آنانیکه مایل نیستند خود را بکار اندازند و برای افراد زرنگ و کاملاً متحرک. انتظار داشتن اجراات خوب از محصلین یک رسالت خودی میگردد درحالیکه استادان و نهاد ها توقعات بلند خودشان را میداشته باشند و در زمینه سعی و تلاش بیشتر می نمایند.

7. احترام به استعداد های گوناگون و طرق آموزش:
راه های وطرق زیادی برای آموزش و فراگیری موجود است. محصلین با استعداد ها و روش های مختلف آموزشی به دانشگاه راه میبابند. محصلین با استعداد در سالون سمینار شاید شست های شان تماماً در لابرتوار و استودیوی هنری مصروف باشد. محصلین باید فرصت های انعکاس استعداد و طرق بکاری گیری آنرا بی آموزند. بعداً انها باید از طریق شیوه های استفاده نمایند که به آسانی مسیر نمی گردد.
استادان و محصلین در بهبود تحصیلات دوره لیسان مسئولیت اساسی دارند. ولی ایشان به کمک زیاد نیاز دارند. افرادی که در راس کالج و دانشگاه های قراردارند توان به میان آوردن یک محیطی را دارند که حامی بهبود و پیشرفت تحصلایت عالی در افغانستان باشد.
این محیط باید دارای چه کیفیت های باشد؟
· یک حس قوی اهداف و مقاصد مشترک
· حمایت واقعی کارمندان اداری و افرادیکه هئیت مدیره فاکولته ها نسبت به آن اهداف و مقاصد مشترک.
· پالیسی های و طرز العمل های سازگار با اهداف مشترک.
· ادامه بررسی اینکه چقدر بخوبی این اهداف تحقق می یابد.
مدارک و شواهد خوبی مبنی بر ایجاد چنین محیطی دردست است. زمانی این امر تحقق می یابد که اعضای فاکولته و کارمندان اداری خودشان را منحیث آموزگاران تلقی خواهند نمود. منابع کافی بمنظور ایجاد فرصت ها برای اعضای فاکولته، کارمندان اداری و شاگردان بکار میرود تا اهداف و مقاصد مشترک شان را تجلیل و منعکس سازند. اعضای فاکولته کمک دریافت نموده و وقت مناسب را برای انکشاف فعالیت های مسلکی و تخصصی تخصیص میدهند. معیار استخدام و ترفیع اعضای فاکولته، کارمندان اداری و سایر کارمندان از مقاصد و اهداف اداره حمایت میکند. مشوره دهی حایز اهمیت میباشد. ریاست ها، پروگرام ها و صنوف بقدر کافی کوچک اند تا برای اعضای فاکولته و محصلین اجازه داشتن یک حس اجتماع، تجربه نمودن ارزش همکاری های شان و روبرو شدن با نتایج و پیامد های کوتاه شان را بدهند.
حمایت و نفوذ این منابع محیط سالم را برای پیشبرد تحصیلات دوره لسانس تشویق مینماید:
· تعین پالسی های سازگار با اصول تحصیلات دوره لسان،
· داشتن توقعات بلند اجراات نهادی های ذیربط.
· نگهداشتن حد اقل مقررات بیروکراتیک که مطابق حسابدهی عامه باشد،
· تخصیص وجوه مالی کافی برای پروگرام های جدید دوره لسانس و انکشاف مسلکی اعضای فاکولته، کارمندان اداری و سایر مامورین،
· تشویق بکارگماری گروپ های که کمتر از ایشان نماینده گی صورت گرفته، مانند: کارمندان اداری، اعضای فاکولته و متخصیصن بخش خدمات محصلین، و
· فراهم آوری حمایت از پروگرام ها، تسهیلات و مساعت های مالی لازم برای تحصیلات دوره معتبر دوره لسانس.


Wednesday, August 6, 2008

آموزشهای علوم ارتباطات

با عرض احترام و ادب. با اغتنام از فرصت خواستم قسمتی از آموزشهای علم ارتباطات را از سایت های دیگر خدمت شما پیشکش نمایم. با کلیک روی این لینک میتوانید از مطالب متنوع درین سایت آموزنده بهره ور گردید.

CONTRAST




'اتهامات امنیتی' علیه اعضای مجلس افغانستان

بشیر پیماندر کابل - بی بی سی فارسی


اداره امنیت ملی مدعی حضور حامیان 'تروریستها و قاچاقچیان' در میان نمایندگان شده است
معاون اداره امنیت ملی افغانستان برخی از نمایندگان پارلمان این کشور را به حمایت از تروریستها و قاچاقچیان مواد مخدر متهم کرده است.
عبدالله لغمانی، در حضور اعضای مجلس نمایندگان افغانستان گفت که در این مورد، مدارک و شواهدی در اختیار دارد.
این اظهارات زمانی مطرح شد که کمیسیون امور امنیتی و دفاعی مجلس نمایندگان افغانستان، وزیر داخله (کشور) و معاون امنیت ملی را برای پاسخ دهی به نگرانی های امنیتی در افغانستان فراخواند.
مجلس نمایندگان افغانستان در پاسخ به اتهامات اداره امنیت ملی گفته است که اگر این ادعا درست باشد، با نمایندگانی که در این گونه فعالیت ها دست داشته اند برخورد قانونی خواهد شد.
اما اعضای مجلس تاکید دارند که در حال حاضر، مدارکی در اثبات این ادعا ارائه نشده است.
معاون اداره امنیت ملی افغانستان گفت که برخی از نمایندگان پارلمان، در کنار حمایت از تروریست ها و قاچاقچیان مواد مخدر، تلاش کرده اند برخی از مجرمان را از زندان آزاد کنند.
آقای عبدالله از مجلس نمایندگان خواست که از ادامه این رویه خودداری ورزند و برای بهبود امنیت کشور، با نهادهای امنیتی همکاری کنند.
با این حال، برخی از نمایندگان مجلس مقامات امنیتی افغانستان را به "بی کفایتی" متهم کرده و گفته اند که این مقامات برای "پوشانیدن نارسایی های کاری شان چنین ادعاهایی را مطرح می کنند."
اعضای مجلس نمایندگان همچنین می گویند تا کنون هماهنگی لازم میان ارگانهای امنیتی و نیروهای بین المللی در افغانستان به عمل و این وضعیت به افزایش نا امنی ها منجر می شود.




* * * * * * * * * * * * * * *

یادداشت

مجلس که خود در این اتهامات غرق باشد چگونه میتواند اعتماد مردم را روی موضوعات چون بحث زبان در دانشگاه جلب نماید. . آیا این بحث و یا تغیر زبان در دانشگاه میتواند به این رنج و آلام سودی برساند. آیا اینکه نماینده گان متهم به دست داشتن در اینگونه اعمال به زبان دری یا پشتو به مکتب و دانشکده های میرفتند که به زبان مادری ایشان تدریس میشد از افتیدن در گودال اینگونه مفاسد رهایی میافتند. لطفاً به زیر بنا بیاندیشید تا روبنا. چه فرق میکند تعمیر را که تهدابش از بین رفته و دیوارهایش فرسوده باشند چه رنگ نمود. آیا به دانشجویان اندیشیده اید؟ لطفاً به خوابگاه ایشان ببینید به تسهیلات داخل دانشگاه به اینکه دانشکده ها از نعمت تکنالوژی معاصر محروم اند. به امنیت دانشگاه نظر بیاندازید که هر آنی تروریستان میتوانند به آن حمله ببرند. به نصاب تدریسی دانشکده ها مراجعه نمایید. از یکی از دانشجویان پرسیدم به کدام دلیل علاقمند نیست از لکچر استاد یادداشت های بگیرد... بدون تامل گفت: خوب یادداشت های پدرم موجود اند و در درس استاد از آن زمان تا این زمان تفاوتی بار نیآمده است. به هر حال آرزومندیم تا بحث زبان دانشگاه را سیاسی مهر نزنید ودر عوض به فعالیت های بنیادی کمر همت ببندید.




Tuesday, August 5, 2008

بحث مجلس افغانستان برسر زبان تدریس در دانشگاه

با عرض سلام و خسته نباشید. امروز سه شنبه 15 سرطان سال 1387 خورشیدی است و مصادف است به روز امتحان مضمون تاریخ دانشجویان دانشکده ژورنالیزم دانشگاه کابل. قرار برین بود تا با نظر اندازی اجمالی به اخبار به مطالعه دروس تاریخ آغاز نمایم اما بحث مجلس افغانستان بر سر زبان تدریس در دانشگاه توجه من را به خود جلب نمود و لازم دیدم چند سطری در مورد آن بنویسم. هرچند این نوشته در عدم همآهنگی با دیگر همصنفانم نوشته میشود بناً اگر اظهارات بعداً در مورد داشتند میتوانند آنرا برایم در بخش نظریات و یا بصورت شفاهی در دانشگاه در میان بگذارند.


مسئله زبان ها موضوع بحث بر انگیز در داخل افغانستان تشکیل شده است. متاسفانه این موضوع بیشتر روحیه سیاسی و آنهم در میان سیاستمداران دارند تا دانشجویان و افراد عادی جامعه. امروز تمامی صنوف دانشکده ژورنالیزم بجز از مضمون ادبیات پشتو همه به زبان دری تدریس میگردند. خوب عوامل آن مشخص است. نخست زبان مادری اکثریت اساتیذ ، زبانی که توسط آن تحصیل نموده و یا ماخذ ها را دریافت مینمایند. دوم اکثریت دانشجویان در دانشکده ها. سوم شیوایی و فصاحت زبان پارسی دری و آسانی در تکلم آن. این ها دلایلی اند که تمامی دانشجویان به آن انس گرفته و در فضای صمیمیت به آموزش رشته تحصیلی خود ادامه میدهند. اما دامن زدن به این بحث در شورای ملی چیزی جز ضیاع وقت دستگاه قانون گذار کشوری که ملیون ها تن در آن از عدم دسترسی به مراجع تحصیلی عالی رنج میبرند نمیباشد. کشوری که حلقات تروریستی در تبانی با سازمان های استخباراتی بیگانه هر روز کشتار ده ها تن از فرزندانش را زمینه سازی میکند. کشوری که در آن ابر بی ثباتی، اختطاف، ترور و وحشت سایه افگنده است و اتباعش خود را مصئون احساس نمینمایند. در عوض تامل و تفکر روی رنج و آلام به تسلط زبانی میاندیشند. کشوری که عقده های فرهنگی در آن به حدی رسیده است که به واردات کتاب از کشور همزبان ایران محدودیت ها وضع مینماید. آخر این استبداد تا چند؟ آرزومندم نسل ما از کام این خودکامگی و استبداد فرهنگ ستیزی در امان ماند.





بحث مجلس افغانستان برسر زبان تدریس در دانشگاه

مجلس نمایندگان افغانستان روی مسوده قانون تحصیلات عالی بحث می کند
مجلس نمایندگان افغانستان تصویب کرده است که تدریس در دانشگاه های این کشور به زبان اکثریت دانشجویان حاضر در هر صنف صورت گیرد.
این موضوع در جریان بحث اعضای مجلس نمایندگان افغانستان (ولسی جرگه) بر روی پیش‌نویس قانون تحصیلات عالی این کشور به تصویب رسید.
هرچند شماری از نمایندگان مجلس تاکید کردند که هر استاد دانشگاه باید توانایی تدریس به هر دو زبان رسمی کشور (فارسی دری و پشتو) را داشته باشد اما این موضوع به تصویب اکثریت نرسید.
در پیش‌نویس قانون تحصیلات عالی افغانستان همچنین آمده است که هر استاد دانشگاه در کنار تکلم به زبان مادری، حداقل به یک زبان خارجی نیز باید تسلط داشته باشد.
برخی از اعضای مجلس نمایندگان استدلال کردند که در بسیاری از دانشگاه ها، تدریس به یکی از زبان های رسمی صورت می گیرد و این موضوع برای گویش‌وران زبانهای دیگر مشکلاتی را به بار می آورد.


دانشگاه و پوهنتون
هرچند پیش‌نویس قانون تحصیلات عالی حدود سه ماه پیش به مجلس نمایندگان فرستاده شد اما در این پیش‌نویس ماده های جنجالی وجود دارد که هنوز برخی از کمیسون ها روی آن کار می کنند.
این پیش‌نویس در ۹ فصل و ۶۴ ماده از جانب دولت به مجلس فرستاده شده و در مجلس نمایندگان روی بسیاری از ماده های آن بحث های داغی صورت گرفت.
ماده ۹ این قانون که در کنار واژه پشتوی پوهنتون، واژه فارسی دانشگاه را ذکر کرده به یکی از ماده های جنجالی در مجلس نمایندگان پیش از تعطیلات تابستانی تبدیل شده بود.
مجلس تصمیم گرفت که این ماده برای بحث های بیشتر به شماری از کمیسون ها فرستاده شود و پس از آن در جلسه عمومی مجلس روی آن بحث صورت گیرد.
ولی نتیجه کار کمیسیونها در این مورد تاکنون به جلسه عمومی فرستاده نشده است.













Monday, August 4, 2008

موضوعات مورد بحث در امتحان تاریخ معاصر

معاهدات، عادلانه، جنگ سرد، جنگ گرم، کودتا، نقطه عطف، امارت، مطلقه، جمهوری، ملوک الطوایفی، تمرکز قدرت، فرار از مرکز، جلب به مرکز، خطبه، اطراق، رباط، میثاق، مناسبات تولید، قیم، قمومیت، مستعمری، فرهنگ، امپراطور، ستراتیژی، پالیسی، انزوای سیاسی، ارتباطات بین المللی، اهمیت تاریخی

آموزه های بصری


بازتاب های تصویری
بعید نیست که در بخش آموزه های بصری ما تصاویر ذیل را به منظور تعریف مشخصات و خصوصیات آن در اوراق امتحان مورد بحث بگیریم.


















گمانه زنی ها در مورد پرسشهای امتحان فوتوژورنالیزم

همصنفان عزیز سلام. احتمالاً گمانه زنی ها و بحث ها روی چگونگی پرسشهای مضمون فوتوژورنالیزم سمستر دوم سال اول افکار شما را فراگرفته باشد. اینک فشرده از پرسش و پاسخ را برای شما گرد آوردیم تا محتویات عمده نظری این مضمون را مطالعه نمایید و تمرکز بیشتر را روی جنبه بصری و عملی این مضمون مبذول بدارید. لطفاً در قسمت تصحیح پرسشها و پاسخها در بخش نظریات افکارتان را با ما شریک سازید. باید خاطر نشان گردم که در متن تایپ شده با اشتباهات املایی و تکرار در نبشتار مواجه شوید که قبلاً از شما در مورد این نارسایی پوزش میخواهیم.
عکس و عکاسی در زندگی پیشرفته امروزی کدام جایگاهی دارد و در کدام عرصه های زندگی :1
بکار میرود؟ چرا عکس ها در عرصه مطبوعات بصورت وسیع مورد استفاده قرار
میگیرند؟

جواب : فوتوگرافی درزنده گی پیشرفته امروزی مقام شایسته وخاصی رااحرازنموده ودراندک زمانی ازتاریخ پیدایش خودنزدیک است تاهمه عرصه های فعالیت های بشری را احتوانماید .
هنرفوتوگرافی مخصوصاً درمطبوعات به پیمانه وسیع استفاده میشود بخاطریکه فوتوژورنالیزم منحیث یک پدیده خیلی ها موثریک عامل وفکتورقوی یا نیرومند با تاثیرگذاری بالای شعوراجتماعی جایگاه خاص پیدانموده است

هدف از تدریس مضمون فوتوژورنالیزم در دانشکده ژورنالیزم در عرصه ارتباطات اجتماعی کدام ها است؟ 2
تشخیص خصوصیات عمده فوتو ژورنالیزم. 1
2 . تشخیص مقام فوتوژورنالیزم میان انواع مختلف فوتوها
3 . فرق خصوصیات وکرکترهای عمده فوتوژورنالیزم
4 . تحلیل بررسی وارزیابی خصوصیات جایگاه نقش ونحوعملکرد های سیاسی فوتوژورنالیزم که چطوروچسان عرض اندام نموده است .

در تحلیل مسائل و پرابلم های فوتو ژورنالیزم از کدام عرصه های مشابه علوم و هنرها استفاده به عمل میاید به طور فشرده تذکر دهید؟
جواب : درحل مسایل فوتوژورنالیزم عموماً ازپرنسیب های تحقیقی ومیتودولوژیکی سائرپدیده ها مشابه اجتماعی آن اتکا صورت گیرد
بدین معنادرتحلیل مسایل فوتوژورنالیزم باید ازآثاری استفاده شود که ازطریق بنیان گذاران تیوری های مطبوعات صفحه بندی ودیزاین مطبوعات زیبای شناسی های علمی وهنرهای زیبا استفاده نمود .

4 : هدف از تصنیف عکس ها به انواع آن چیست و چکونه باید تصنیف شود
جواب : هدف ازتصنیف فوتوگرافی اینست تا فرق ومرزی را میان انواع فوتوگرافی بدانیم واصول علمی آنرا نشان دهیم
درتصنیف فوتوگرافی تمام نشانه ها . علامات وخصوصیات فوتوهامدنظرگرفته شده و طوری صورت می گیرد تا مطالعه وتحقیق بعدی رشد وانکشاف آنرامساعد سازد وبخاطریکه خوبترمطالعه کرده بتوانیم تصنیف صورت می گیرد
هدف ازتصنیف سهولت درمطالعه است .
ازدودیدگاه تصنیف کرده می توانیم
1 . ازنظردهنیت عکاس درمورد عکس
2. ازنظرعملکرد بالای شعوراجمتاع
میگویند که نقاشی و عکاسی هردو انعکاس دهنده سیمای واقعیت های عینی پدیده ها اند بگویید چه تفاوت ها و مشابهت ها میان این پدیده های انعکاسی وجود
.؟ دارد
جواب : هردوداریی عین وظیفه وهردودارایی سطح اموارکارمی کند وتفاوت انها نظربه وسائیل فرق دارد یعنی عکاسی پیروی مکتب نقاشی است که نقاشی باوسیله وافزاران توسط دست آفریده می شود اما درعکس وآفریدن عکس ها این پروسه ماشین و میکانیزه شده است .
6 آیا میتوانیم انواع فوتوها را به اساس موضوع و مضمون آنها تصنیف و یا طبقه بندی کنیم آیا عملاً این تصنیف درمورد این عکس ها ممکن است یا خیر
جواب : نظربه مضمون وموضوع تصنیف کرده نمی توانیم زیرا تمام واقعیت های عینی درجهان قابل عکس برداری میباشد بناً نمی توانیم فوتوگرافی رابه اساس موضوع ومضمون آن تصنیف کرد .
علما و فوتو ژورنالستان در عرصه عکاسی انواع فوتوها را از کدام نگاه طبقه بندی نموده اند نام ببرید 7
جواب : ازدو دیدگاه تصنیف کرده اند
1. ازنظرذهنیت عکاسان که ازنظرذهنیت عکاسان 4 نوع تصنیف وجود دارد که درانوا گوناگون تبارزنموده است چنانچه یکی ازعکاسان مصروف به اثربرداشتن تمام فوتوهارا به دونوع تقسیم می کند
الف : ایجادی . ابتکاری . یاخلاق ب : فوتوهای غیرایجادی یا غیرابتکاری یا طبعی .
انواع دیگر آن:
مستند و مستند هنری
مستند؛ علمی و هنری
تاریخ، هنری و استاتتیکی (زیبا شناسی) د
2 . عملکرد فوتوها بالای بیننده که درفوق ارزیابی شده است .
=فوتوهای ایجادی و غیر ایجادی را تعریف نمایید 8
جواب : هرگاه عکاسی دراثنای عکاسی ازذهن خودکارگرفت فوتوگرافی ایجادی واگرنگرفت غیرایجادی است فوتو های مستند و مستند هنری را تعریف نمایید 9
جواب : اگرتمایلات ذهنی عکاسی بطورنسبی یا نااگاهانه بود مستند است واگربطورآگاهانه مطلق ویا فعال درانعکاس وافعیت عینی ظاهرگردد مستند هنراست .آیا در فوتو های علمی ذهنیت عکاسان دخیل است در مورد معلومات دهید 10
جواب : با فوتوگرافی مستند رابطه نزدیک داشته اما تفاوت آنها اینست که اوفوتوگرافی علمی نظرویا دید عکاس محدود است .
ودرین آلات بکارمی رود که به آثارآنها می توان اجسام واشیای غیرقابل دید را انعکاس داد وثبت نمود.

فوتوهای هنری از نظر ذهنیت عکاسان چکونه است تعریف نمایید 11
جواب : نظرجسمانی فزیکی وروانی خودرادرانعکاس وافعیت عینی ازنظرگرفته وعملی می کند.

انواع فوتو ها را از نظر عملکرد آنها بالای افراد جامعه به چند نوع تصنیف نموده و از جمله فوتوگرافی 12
علمی را تعریف نمایید

علمی، هنری و ژورنالیستی
فوتوگرافی علمی آن است که در موارد تحلیل علمی بکار رفته و در هضم، درک و جالبیت موضوع کمک نماید. ذهنیت عکاس در فوتوهای علمی محدوداً دخیل بوده و شی با واقعیت عینی و به شکل طبیعی آن قرار داده میشود. البته برای برداشت فوتوهای علمی اکثراً نیاز به وسایل دیگر بالاتر از کمره نیز محسوس میگردد تا تمام دقت و علمیت با هدف نهفته در آن بصورت واضح معین گردد.

کارکرد فوتوهای هنری را در عرصه های هنر توضیح نمایید13
جواب : فوتوهای هنری آنست که درعرصه های هنرمورداستفاده قرارمی گیرد که هنروافعیت های عینی هضم ودرک نموده وآنرا درکناراستیتیک علمی انعکاس میدهد وهنرپرابلم های عمومی وانسانی رابطه بین طبعیت وانسان را ازنگاه موقف هنری مطالعه می نماید که عموماً پرابلم ها رابطه بین انسان وطبعیت را ازنگاه موقف خود حال می نماید ودرمطبوعات مانند . هنر . وظایف تربیه و پرورش . حس زیبای شناسی اخلاق وتکمیل همه جانبه انسانها ی آگاه هنرما میباشد .
فوتو ژورنالیزم را تعریف نموده وظایف و اشکال آنرا نام ببرید 14
جواب : بخش بخصوصی ازژورنالیزم بوده که تمام جهات وابهاد مختلف فعالیت های بشری را درعرصه های اجتماعی . سیاسی درک واقعیت های عینی پروسه های رشد وتکامل مسائیل مبرم وعمده وپرابلم های عصررا به سطح کشورها وجهان ازطریق فوتوگرافی درپهلوی متون آورنامستی انعکاس میدهد
فوتوژورنالیزم به مثابه بخشی ازژورنالیزم . نقش ووظایف پروپاگند کننده جمعی تسبع کننده جمعی وسازماندهنده جمع را ایفا می نماید .
صطلاخات ذیل را طوری که خوانده اید تعریف نمایید 15
تحقیقی، محتوا در مضمون تحقیقی، شکل در مضمون تحقیقی، وظیفه در مضون تحقیقی مضمون
مضمون تحقیقی عبارت ازانست که دروجودآن تتبع وگاوش صورت میگیرد .
محتوا . یعنی درخود شی یا پیام چه هدف نهفته است محتوانامیده می شود
شکل : آنست که بداخل ویا دروجود آن محتواگنجانیده می شود
وظیفه : آنست که نقش وارزش بخصوص اجتماعی اشکال مختلف فعالیت های بشری را تمثیل مینماید .
هدف از وحدت و یگانگی بین فوتو و متن در آثار ژورنالیستی در صفحات مطبوعات چیست بیان نمایید 16
جواب : موثریت وافکت اضافی رادرمورد درک وفهم موضوع ببارمیاورد ودرین صورت تاثیرمتقابل فوتوومتن یا روی خواننده وبیننده بیشترمیباشد .
وحدت و یگانگی بین فوتو و یک خبر کوتاه چکونه برقرار میگردد البته دریک صفحه روزنامه 17
جواب : هدف تصویرزمان ومکان آنرابیان می کند وکواردینات آنراواضح میسازد.وحدت بین فوتو و متن در ژانر های ادبی هنری مطبوعات چگونه برقرارمیشود 18
جواب : دراین حالات وحدت میان فوتومتن نهایت مغلق می باشد که متن فوتورا مشایعت وهمراهی وبدرقه می کند درین صورت است که درپهلوی چنین متون ژورنالیستی یک فوتوکافی نبوده بلکه چندین فوتوی ژورنالیستی که بیانگرلحظات متعدد متن ژورنالیستی مذکورباشد متن رامشایعت وهمراهی مینماید

آیا در نظر گیری وحدت میان فوتو و متن در صفحات مطبوعات کدام فایده داردهدف آن چیست 19
جواب : اگروحدت بین فوتو وعکس درنظرگرفته نشود ضعف رانشان میدهد.
خواننده وبیننده بادیدن عملی فوتواین همه معلومات واطلاعات را می پذیرد واگربین فوتوومتن وحدت نباشد تضادواقع میشود .
واگربین فوتوومتن وحدت باشد مامی توانیم بسیارسهل وخوبی موضوع به درستی درک وهضم کنیم که عکس درمطبوعات را مثل یک شواهد عینی این وظیفه می باشد 20 چاپ فوتو های علمی در نشریه های معتبر علمی و نشریه های اجتماعی سیاسی چی تغیرات درمتن موضوع تغیرات ببار میاورد توضیح نمایید
جواب : چاپ فوتوهادرنشریه های معتبر همیشه مغلق وخاصیت عملی خودرا حفظ می کند زیرا نشریه های معتبر علمی رویه علمی دارند بناً چاپ فوتوها رسمی بدون کدام کاستی خصوصیات خودراحفظ می کند .
ودرنشریه های خبری وسیاسی نحوه عملکرد فوتوهای علمی تغیرمی نماید ودگرگونی های راازنظرارزش علمی خود متقبل می شوند.
21 چاپ و کاربرد فوتو های هنری در صفحات مطبوعات یک امر تصادفیست و یا یک ضرورت اجتماعی سیاسی در این مورد تبصره نمایید
جواب : یک امرضرورت اجتماعی سیاسی می باشد . زیرا فوتوهای هنری درمطبوعات تربیه زیبای انسان ها را درجامعه انجام داده وروی هم رفته دربسیاری ازصفحات انواع مطبوعات فوتوهای هنری به پیمانه وسیع وگسترده به چاب می رسد.
فوتو های هنری در صفحات مطبوعات به چند حالت و شکل به چاپ میرسد هرکدام آنرا مختصر بنویسید 22
جواب : به سه حالت به چاپ میرسد .
1 . حالت هنری خودرا حفظ می کند تحت عنوان فوتوکانکوربه چاپ میرسد .
2. فوتوهای هنری درمطبوعات بخش محدودرا احتواکرده است که این نوع عکس ها بدون متن درمطبوعات بچاب میرسد .
3. درمطبوعات به شکل یک ستون بکارمیرود که بیش از50 الی 60 فوتوی هنری کوچک باهم بدون نام و امضا عکاس بچاپ میرسد .
چگونه میتوان یک فوتوی هنری ژورنالیستی آفرید مراحل آنرا بنویسید 23
جواب : فوتوژورنالیستی که میخواهد فوتوی ژورنالیستی بی آفریند نخست ازهمه هدف قابل عکس برداری خودرامعین ساخته با تمرکزساختن افکارخویش وبادرنظرگیری خصوصیات ووظایف وسیله نشراتی مربوط به آفرینش فوتوی ژورنالیستی اقدام نموده است .
راجع به سرنوشت فوتو های ژورنالیستی بعد از چاپ آنها در صفحات مطبوعات مختصراً معلومات دهید 24 جواب : فوتوهای ژورنالیستی بعدازمردن دوباره زنده شده می توانند زنده گی خودراازسرمی گیردکه ازیک عکس ژورنالیستی به یک عکس هنری تبدیل می شود که جزتاریخ وفرهنگ مامی شود
فوتوهای واقعی ژورنالیستی هیچ وقت نمی میرند
فوتوهای مشهورژورنالستی بعدازمردن می تواند دوباره زنده شود وزنده گی خودرا ازسرآغازکند .
مثلاً عکس ویا فوتو امان الله خان
عوامل مختلف پیدایش و انکشاف فوتو ژورنالیزم را صرف نام ببرید 25
جواب عوامل مختلف درپیدایش وانکشاف فوتوژورنالیزم وجودداردکه عبارت ازعوامل تخنیکی وماشینی . عوامل ضرورت ونیازمندهای اجتماعی وعوامل فوتوگرفی درمطبوعات می باشد

عوامل تخنیکی و ماشینی پیدایش فوتو ژورنالیزم را مختصرا بنویسسید 26
ً
راجع به عوامل نیازمندیهای اجتماعی پیدایش فوتوژورنالیزم معلومات دهید 27
جواب : ازدیاد نفوس در شهرها به میان آمدن مطبوعات دیموکراسی ودوستداران نظام دموکراسی وغیره درمیان قرن های 19 الی 20 احتیاجات تصویری وتمثیلی را به وجود آورد .
بناً فوتوژورنالیزم به مثابه یک عنصررویایی به اثر ایجاب ضرورت واحتیا ج جاممه بمیان آمد .
بدون ضرورت تولید وجودندارد دانشمندان گفته اند .
استهلااک ومصرف است که ضرورت واحتیاج را به میان میاورد .



28 عوامل موثریت فوتوگرافی در مطبوعات را مختصرا بنویسید
جواب : باتوجه به یک عکس دریک روزنامه درک مفهوم آن بسیاربه زودی . سرعت درک راتیزترمی سازد وبه درستی ونادرستی آن را پیدامی کنیم . ارزش یک عکس به هزاران کلمه
خواننده رامثل یک شاهد عینی درجهان جلوه می دهد واحساس خواننده ویا بیننده را تحریک میافریند
وعکس به مثابه وسلیقه شده می تواند برای خواننده واضع بینانه مرفوع می سازد و نیازمندیهای خواننده را ازنظراطلاعاتی بصورت مستند ومثبت وواقعه بینانه مرفوع میسازد


29. اصطلاح فوتوگرافی صالونی چی معنی میدهد و متاثر از کدام مکتب نقاشی بوده در مورد تبصره نمایید
تصویر برداری از طرز زندگی طبقات حاکم

نقاشان سبک امپریوسیونیزم در نقاشی و ایماژنیزم در ادبیات را عقیده بر این بود که هنر نقاشی و ادبیات منحصر به طبقات حاکم در جامعه دانسته و بیشتر از سوژه های افسانوی در آثار خویش استفاده مینمودند. این شیوه تاثیرات خود را بالای فوتوگرافی نیز بجا گذاشته بود که این روش را بنام فوتوگرافی صالونی یاد مینمودند. قوانین فوتوگرافی صالونی، فوتوگرافی و هنر نقاشی را در خدمت اعیان و اشراف جامعه قرار میدهد که بیشتر سوژه های آنرا تخیل و افسانه تشکیل میدهد.
فوتو ژورنالیزم سبک اجتماعی چیست آنرا تعریف نمایید 30

فوتوگرافی سبک اجتماعی عبارت از انعکاس و ثبت واقعیت های عینی اجتماعی از طریق فوتوگرافی میباشد.
شش تن از عکاسان پیشگام سبک اجتماعی را نام ببرید 31

آتژه فرانسوی، جاکوب رایس آمریکایی، کاریک روسی، دیمیتروف روسی، میتیوبرید آمریکایی، نیکتن و ایوانوف و لویین خانین
سوژه ها و موضوعاتیکه پیشگامان عکاسی سبک اجتماعی در فوتوهایشان بکار برده اند را بنویسید 32

این عکاسان از طریق آثار فوتوگرافی خود زیاتر پرابلم های سیاسی و اجتماعی جامعه خویش را که معضله و یا واقعه مهم اجتماعی است انعکاس داده اند و توجه خود را بیشتر به فوتوگرافی اجتماعی مبذول داشته اند. ایشان از تم ها و موضوعات مانند صحنه های غیر جنگی، کار های شاقه و طاقت فرسا، فقر، مرگ و میر اطفال و مادران و امثال اینها تصویر برداری نمودند.
33. آیا سبک اجتماعی فوتو ژورنالیزم در کشور های غربی راه انکشاف خود را بصورت مستقیم طی کرده است و یا انکشاف انحرافی داشته است در این مورد تبصره نمائید .


سبک اجتماعی فوتوژورنالیزم در تمام کشور ها راه تکامل خویش را بصورت مستقیم طی نکرده و از نظر تعقیب اهداف و وظایف خویش به جهات دیگری مانند : مغشوش کردن اذهان عامه، نقص واخلاق اجتماعی به سوی پرنوگرافی (سکس) کشانیده شده است و در بسا جهات محتوا و جهات استتیکی را بخود گرفته است.


درک مشاهدوی از تصاویر فوتوگرافی را در صفحات مطبوعات و پرده تلویزیون مقایسه نمایید 34

درک مشاهده وی از انعکاس تصاویر فوتوگرافی خصوصیات ویژه خود را دارد. هر خواننده و شنونده هدف و معنی اطلاعات و اخبار تحریری و شفاهی را بطور تدریجی درک مینماید. در پرده تلویزیون و سینما تصاویر یکی پی دیگری می آیند و نا پدید میشوند و در جریان این حالت بیننده از مشاهده و تماشای این تصاویر یک تصور و درک معینی را گرفته و آنرا بخاطره و حافظه خود میسپارد. اما در فوتوژورنالیزم در مطبوعات ادواری توضیح و تصریح و درک عمیق از اطلاعات به کمک فوتوگرافی بگونه دیگری صورت میگیرد. ازین جاست که سرعت و فوریت درک مفهوم پدیده ها از مشاهده فوتوگرافی در ژورنالیزم و بخصوص در مطبوعات از اهمیت درجه اول برخوردار است.
در مورد خاصیت بصری و عملی (تمثیلی) فوتوها معلومات خود را بنویسید 35

تصاویر فوتوگرافی در مطبوعات به اصطلاح خاصیت بصری و عملی را دارا بوده که بیانگر سیما یا چهره خارجی یک شی و یا یک پدیده میباشد و علاوتاً هر فوتوهدف و معنای را در خود نهفته دارد که تمام خصوصیات آن بشکل یک واقعیت عینی ملاحظه گردیده و درک میشود. زمانیکه در پهلوی متن اخباری فوتوی پدیده یا فوتوی مربوط به موضوع گنجانیده میشود بصورت مادی و بصری نیز معلوماتی را در اختیار خواننده قرارمیدهد و ازینجاست که وحدت متقابل متن و فوتو در صفحه مطبوعات باعث درک هر چه بیشتر و فوری هدف پدیده و موضوع میگردد.
عکس یا فوتوگرافی را به اصطلاح یک سیستم باز توضیح نمایید 36

تصاویر فوتوگرافی به مشابه یک سیستم باز نه تنها در مکان بلکه در زمان معین نیز وجود دارد. فوتوگرافی در وجود زمان میتواند یک لحظه کوتاه را ثبت نماید و قسمتی از یک عمل را متوقف سازد که قابل اندیشیدن و فکر کردن باشد
راجع به خاصیت مستند بودن فوتو ها معلومات دهید 37
یکی دیگر از عمده ترین خصوصیات ویژه شیوه انعکاس واقعیت های عینی از طریق فوتوگرافی عبارت از مستند بودن آن میباشد. در جریان عکس برداری توسط عکاس با در نظر داشت و مراعات برخی از شرایط مخصوص تخنیکی، اشیاییکه همه واقعیت عینی اند در مقابل دید کمره در یک سطح ظاهر میگردند.
در برنامه عکس برداری یا پلان عکس برداری کدام عناصر شامل اند به ترتیب نام ببرید 38

انتخاب زاویه دید شی قابل عکس برداری، انتخاب و عیار نمودن نقطه فوکس، انتخاب بزرگ و کوچکی شی قابل عکس برداری بطور اعظمی، در نظر گرفتن روش و واضح بودن شی و خصوصیات رنگ آن، وقت و زمان عکس برداری و فشار دادن شطر وغیره