Sunday, August 24, 2008

هانری کارتیه برسون نقاشی با دوربین

هانری کارتيه برسون به خاطر تهيه عکس های بديع خيابانی که سنت های روز را در هم می شکست به شهرت رسيد.








هانری کارتیه برسون که برخی او را برجسته‌ترین عکاس قرن بیستم دانسته‌اند صد سال پیش در ۲۲ اوت ۱۹۰۸ در شهرک شانتلوپ نزدیک پاریس به دنیا آمد.
این عکاس نامی از کودکی عاشق نقاشی بود، و پيش از روی آوردن به عکاسی، به تحصیل هنر پرداخت و به ویژه به تأثیر از مکتب کوبیسم، که گرایش اصلی روزگار بود، آثاری پدید آورد.
کارتیه برسون (Henry Cartier-Bresson) بی‌گمان در پاسداشت جایگاه عکاسی به عنوان هنری مدرن نقش مهمی داشته است. او تردیدی باقی نگذاشت که عکاسی تنها بازنمایی فنی و ماشینی جهان بیرون نیست، بلکه هنری خلاق است که بر نگرش انسان مدرن تأثیری ژرف باقی می‌گذارد.
برای کارتیه برسون عکاسی در جایی میان نقاشی و سینما قرار دارد. از سویی اجزا و ترکیب هر عکس با دقت و ظرافت یک تابلوی نقاشی چیده شده است. از سوی دیگر هر عکس از بازنمایی یک آن یا لحظه‌ای ثابت و گذرا فراتر می‌رود و در بستر زمان جاری می‌شود.
یک قطعه عکس به فشرده‌ترین و گویاترین شکلی، سرشت و گوهر یک فرایند یا جریان واقعی را به نمایش می‌گذارد، که برای بازنمایی آن معمولا به رشته‌ای از عکس‌های متوالی، یا به عبارت بهتر به یک نوار فیلم نیاز هست.
کارتیه برسون با چیره‌دستی یک جادوگر، لحظه‌ای یکه و "نامعین" را بر می‌گزیند که به قول خودش برای عکاسی "تعيين کننده" است، زیرا یک فراگرد زنده را در لحظه‌ای ثابت "فیکس" می‌کند، بدون آنکه معنای درونی آن را از دست بدهد.
در عکس‌های کارتیه برسون، در نگاه اول همه چیز عادی است، اما با اندکی دقت، رازی پنهان از گوشه‌ای ظاهر می‌شود و ذهن تماشاگر را تسخیر می‌کند. تصویر هرگز نمایه یا نمودگاری مجرد نیست، بلکه حتما ایده‌ای حسی و عاطفی در بر دارد.
در کارهای کارتیه برسون، زیبایی بصری یا ترکیب هماهنگ عکس، همه چیز نیست؛ ریتم واقعی زندگی از آن هم مهمتر است. در هر عکس جنبش و جوشش زندگی خود را نشان می‌دهد. نگاه او به صحنه‌های زندگی ناآرام است و توأم با تردیدی رندانه؛ و این شاید در جهان‌بینی این هنرمند ریشه داشته باشد که همیشه خود را آنارشیست دانسته بود.


از رؤیاها و دلهره‌های زندگی
برخی از منتقدان برای کارنامه هانری کارتیه برسون نوعی دوره‌بندی قائل شده اند:
در کارهای نیمه اول دهه ۱۹۳۰ که او با محافل سوررئالیستی ارتباط داشت، حال و هوای همین سبک مدرن دیده می‌شود. برای نمونه عکسی به عنوان "جهش مردی از روی تالاب‌ها جلوی ایستگاه قطار سن لازار" اثری بدیع است، که به خواب و خیال می‌ماند. وسوسه‌ی دایمی سوررئالیست‌ها در به تصویر کشیدن عالم رؤیا و ضمیر ناخودآگاه در این کار دیده می‌شود، و برخی از کارهای دالی یا شیریکو را به یاد می‌آورد.
برای کارتیه برسون عکاسی در جایی میان نقاشی و سینما قرار دارد
در اواخر دهه ۱۹۳۰ کارتیه برسون به سینما علاقه پیدا کرد و از دستیاران ژان رنوار سینماگر بزرگ فرانسوی شد. "واقعیت شاعرانه" سینمای رنوار، با تمام رگه‌های امپرسیونیستی، در رشته‌ای از کارهای او جلوه‌گر شد. تابلوی "پیک نیک در کنار رود مارن" نمونه درخشانی از این کارهاست و یادآور برخی از کارهای کلود مونه یا ژرژ سورا.
عکس ظاهری عادی دارد، اما از فضاسازی و کادربندی دقیق آن، آرامشی مرموز می‌تراود که خیره‌کننده است و چشم برداشتن از آن دشوار.
اما بعد وحشت جنگ از راه رسید و این شادی و سرخوشی بر باد رفت. کارتیه برسون به اسارت اشغالگران نازی در آمد. در بازداشتگاه آرام و قرار نداشت، سه بار دست به فرار زد و در بار سوم سرانجام موفق می شود، و این فرصت را به دست آورد که در کنار هم‌میهنانش آزادی پاریس را از اشغال ارتش نازی جشن بگیرد.




استاد عکاسی خبری
جنگ جهانی دوم به تفنن‌جویی و ذوق‌آزمایی کارتیه برسون پایان داد. پس از جنگ او خود را وقف عکاسی خبری کرد و در طول سه دهه از آشوب‌های دوران معاصر گزارش داد.
او در کنار روبرت کاپا، دیوید سیمور و جورج راجر در سال ۱۹۴۷ از پایه گذاران آژانس معروف مگنوم بود.
کارتیه برسون با دوربین خود به کشورهای ناآرام قاره آسیا رفت و یکی از اولین شاهدان جنبش ضداستعماری خاورزمین شد. او شیفته آسیای توفانی بود که از هر گوشه آن جوشش و خروش انقلاب بلند بود.
کارتیه برسون سه دهه در کانون‌های بحرانی آسیا به سر برد و معتبرترین گزارش‌های تصویری را به سراسر جهان فرستاد: جنبش استقلال هند تا مرگ مهاتما گاندی پیشوای بزرگ آن، جنگ داخلی چین و پيروزی مائو تسه دونگ و جنبش استقلال اندونزی و...
برخی از عکس‌هایی که از هند گرفته، حالت پرده‌های شمایل‌گون دارد. در این عکس‌ها رمز و رازی هست که جانمایه قدسی و نیروی معنوی شبه قاره را بازتاب می‌دهد.




سبک کار
هانری کارتیه برسون اصالت و سندیت تصویر عکاسی را پاس می‌داشت. تمام عکس‌های سیاه و سفید او ساده و طبیعی هستند. در عکس های او از شگردها و ترفندهای غریب خبری نیست. تمام عکس‌های او با دوربین ساده و سبک لایکا و با عدسی معمولی (فاصله کانونی ۵۰ میلیمتری) گرفته شده‌اند. او از نورپردازی و دستکاری (رتوش) و برش دادن عکس‌هایش پرهیز داشت.
هانری کارتیه برسون که در چهارم اوت ۲۰۰۴ درگذشت، در بیست سال آخر زندگی کمتر عکاسی کرد و بیشتر به طراحی پرداخت. به گفته منتقدان او همواره به آزمون‌ها و چالش‌های هنری تازه نیاز داشت. در عکاسی دیگر عرصه‌ای نمانده بود که او فتح نکرده باشد.







No comments: