Thursday, July 10, 2008

حق مالکیت معنوی- برگردان توسط صادق صدیق

محترم محمد صادق صدیق دانشجوی دانشکده ژورنالیزم سمستر دوم سال اول میباشد و با داشتن دانش زبان های انگلیسی، عربی و روسی توانسته است مقالات و موضوعات متنوع را تا اکنون برگردان نموده و در دسترس دانشجویان قرار دهد. ایشان اخیراً موضوعی را تحت عنوان حق مالکیت معنوی برای وبلاگ فراهم نمودند که ما با سپاسگذاری از ایشان در انتظار همکاری های خیلی ها ارزنده و بسیار گرانبهای ایشان در آینده ها میباشیم.



حق مالکیت معنوی – هدايات اساسى

حقوق استعداد فکرى وسيعاً عبارت از آن حقوقى است که به خلق کنندگان ومالکين آن کار هاى اعطا ميگردند که منتج به خلاقيت فکرى بشرى ميگردد. اين کار ميتوانند که در عرصه صنعت، علم، ادبيات و هنر باشند. همچنان اين کار ها ميتوانند که بشکل اختراع، کتاب خطى، تسلسل سافت وير، يا اسم يک تجارت باشد.

عموماً، هدف از حقوق استعداد فکرى عبارت از حق حفاظت حق طبع و نشر مٶلف در کارهاى وى ميباشد و در عين زمان به مردم عامه اجازه ميدهد که به خلاقيت وى دسترسى داشته باشند. حقوق استعداد فکرى اين تعادل را توسط بکار برد محدوديت هاى زمانى بالاى وسيله هاى مٶلف که کار مشخص را کنترول نمايد برقرار مينمايد. قانونى که خلاقيت، استفاده و کنترول کار هاى محافظت شده را تنظيم نمايد بنام قانون استعداد فکرى ناميده ميشود.

ا نواع حقوق مالکیت معنوی
اصول حقوق استعداد فکرى قرار ذيل ميباشند:

حق طبع ونشر
حق امتياز
نشان هاى تجارت
حقوق طرح
حق تکميل نمودن
قانون معلومات محرم

اين سند بالاى حق طبع و نشر، و آن عرصه حقوق استعداد فکرى تمرکز مينمايد که به کار هاى تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى ارتباط داشته باشد. همچنان اين سند به خواننده در عرصه چهارچوب حقوقى قانون طبع و نشر بصيرتى را منحيث وسيله حفاظت کار يک شخص ارائه مينمايد.

حق طبع و نشر چه است؟
حق طبع و نشر يکى از شاخه هاى کليدى قانون استعداد فکرى ميباشد و اين حق بيان نظريات را محافظت مينمايد. براى يک کار بخاطر اينکه حق طبع و نشر حاصل گردد، اين کار بايد اصلى باشد و بشکل مادى ارائه گردد. همينطور حق طبع و نشر بالاى ايجاد کار قابل اجرا ميباشد. اين حق بصورت اتوماتيک بوجود مى آيد و در برطانيه اگر کسى را قبلاً در ارتباط به کار حق طبع و نشر راجستر ننمايد اين حق محفوظ ميگردد.

قوانين در مورد حق طبع و نشر
فعلاً، قانون حق طبع و نشر در برطانيه توسط قانون تصويب شده ۱۹۸۸ حق طبع و نشر، طرحه ها و امتيازات کنترول ميگردد. بخش اول اين سند قانون حق طبع و نشر را مورد بحث قرار ميدهد. درين قانون اصلاحات مختلف صورت گرفته است و اصلاحات اخير اکتوبر ۲۰۰۳ در نظرداشت تا قانون مذکور را با رهنمود کميسيون اروپايى در مورد حق طبع و نشر و حقوق مربوطه آن در جامعه اطلاعات (رهنمود حق طبع و نشر کمييسون اروپايى) ۲۰۰۱ و آن چالشهاى وفق دهى دهد که توسط انترنت وضع گرديده است. در رابطه به قانون حق طبع ونشر برطانيه عضو معاهدات و ميثاق هاى بين المللى ميباشد. همچنان قانون فوق الذکر در مواقع مختلف اصلاح گرديده تا با احکام معاهدات بين المللى هم آهنگ گردد.

ارتباط حق طبع و نشر جهت تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى

حق طبع و نشر براى تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى بسيار مهم ميباشد زيرا آنها استعمال کنندگان، توليد کنندگان و نشر کنندگان آن معلوماتى ميباشند که جهت کم نمودن مسئوليت حقوقى و زياد نمودن بهره بردارى ضرورى ميباشند. بطور مثال، ويبسايت جهانى نشر عامه اين معلومات را بطريقه فوق العاده شامل مينمايد. آنهاى که در عرصه تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى کار ميکنند هميشه بايد آگاه باشند که کار ايشان مواد حق طبع و نشر را شامل نمايد. مواد نشراتى (بطور مثال محتويات انترنتى، سافت وير، ژورنال يا ديتابيس مرتبط به انترنت) که بصورت آزاد در انترنت موجود ميباشند اين مفهوم را ارائه نمينمايد که بصورت رايگان مورد استفاده قرار گيرند. اکثريت اين مواد تحت شرايط و ميعاد هاى معين فراهم ميگردند. يک شخص بايد همواره متيقن گردد که استقاده از مواد مرتبط به انترنت بايد با آن شرايطى استفاده مطابقت نمايد که توسط دارنده حقوق آن تصريح گرديده.

مستحق بودن به حق طبع و نشر
يک کار وقتى براى تحفظ حق طبع و نشر واجد شرايط ميگردد که:
۱. طورى باشد که تحت قانون تصويب شده (ذيلاً مراجعه شود) توسط حق طبع ونشر حفاظت گردد.
۲. به يک شکلى ثبت شده باشد – بطور مثال بشکل تحريرى توسط ثبت صوتى، يا در ډسک کمپيوتر و يا بشکل چاپ.
۳. ايجاد کننده آن تبعه برطانيوى باشد و يا براى اولين مرتبه در برطانيه طبع شده باشد.
۴. کار درجه شرايط اصليت را برآورده نمايد. يک کار وقتى اصلى ميباشد که مهارت کارى و تست داورى در مورد ايجاد آن بکار برده شده باشد.


کار هاى که توسط حق طبع و نشر مصئون ميگردند
انواع کارهاى حق طبع و نشروسيعاً به کتگورى هاى ذيل تقسيم ميگردند:

۱. ادبيات اصلى، کارهاى هنرى دراماتيک يا کار هاى موسيقى،
۲. ثبت هاى صوتى، فلم ها يا نشرات، و
۳. ترتيبات چاپى نشريه هاى طبع شده.

همچنان کارهاى ادبى مشتمل بر موارد ذيل ميباشند:

الف) به استثنى ديتابيس يک جدول يا تٲليف ديگر
ب) يک پروگرام کمپيوتر،
ت) مواد طرح مقدماتى براى پروگرام کمپيوتر، و
ث) يک ديتابيس

کار دراماتيک مشتمل بر رقص يا نمايش بدون گفتگو ميباشد. کار موسيقى مفهوم هر کارى که شامل موسيقى باشد ارائه مينمايد مگر به استثنى کلمات و موسيقى بيت.

حقوقى که توسط حق طبع و نشر اعطا ميگردد
.
حق طبع و نشر آن حقوق معينى را اعطا مينمايد که منحصر به مالک آن باشد. به اساس اين حقوق، مالک حق طبع و نشر امور ذيل را اجرا کرده ميتواند:
الف) ميتواند که کار را کاپى نمايد
ب) کاپى هاى کار را به مردم عامه صادر کرده ميتواند
ت)کار را به مردم عامه به کرايه يا قرض داده ميتواند
ث) کار را در حضور عامه اجرا، نمايش يا ادا کرده ميتواند
ج) کار را با مردم عامه افهام و تفهيم کرده ميتواند – اين کار مشتمل بر نشر کار و همچنان انتقال الکترونيکى آن ميباشد، و
چ) عمليه تطابق کار را اجرا مينمايد و يا در ارتباط به وفق دهى ميتواند هرکدام از امور فوق الذکر را اجرا نمايد.

مردم عامه که در مٶسسات تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى باشند بنام مامورين و محصلين همان مٶسسه ياد ميشوند. بناءً، اين امر براى مردم عامه تحت حق افهام و تفهيم تخلف خواهد بود اگر در انترانت يا انترنت آن شامل گردند، محصلين يا مالکين طبع و نشر ميتوانند بدون اجازه آنها کار نمايند.

حق طبع و نشر ميتواند بصورت جداگانه يا دسته جمعى منحيث بخش بزرگ هر کار مخصوص باقى بماند. بطور مثال، عناصريکه يک ويبسايت را تشکيل ميدهد شايد صفحه ويب، عنوان، صداى مصنوعى، تصوير يا عکس ها را بروى صفحه و آدرس و يا در دايره اسم شامل نمايد. به استثنى حق طبع و نشر بروى ويبسايت، هرکدام ازين بخش هاى بزرگ حقوق جداگانه براى مالکين آنها اعطا مينمايد.

مالکيت حق طبع و نشر – کى چه را در کار حق طبع و نشر تصاحب ميگردد؟
مالکيت حق طبع و نشرميتواند بصورت اتوماتيک يا وسيله هاى انتقال مالکيت از طريق يک وظيفه، مجلس مخفى يا جواز بوجود آيد.

مالک حق طبع و نشر: اولين مالک حق طبع و نشر در يک کار همان شخصى است که کار را ايجاد نموده. مالکيت مشترک شايد وقتى بوجود آيد جايکه بيشر از يک مٶلف در ايجاد کار شامل باشند.

مالکيت حق طبع و نشر در کمپيوتر کار ها را ايجاد مينمايد: در حالت کار هاى ايجاد شده کمپيوترى، ايجاد کننده شخصى است که ترتيبات لازمه که براى ايجاد کار لازمى ميباشد بعهده ميگيرد.

مالک حق طبع و نشر در داخل تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى: مستفيد شوندگان مالکيت حق طبع و نشر در تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى ميتوانند که خود مامورين (لکچر، تحقيقات، عمومى) آن باشند، به استثنى قرارداديان و محصلين. حق طبع و نشر شايد توسط مامورين هنگام ياداشت هاى لکچر يا مواد تدريسى تصاحب گردد شايد منحصر به يک مٶلف باشد يا بصورت مشترک با قرارداديان خارجى و محصلين شايد حق طبع و نشر را در جمع آورى اطلاعات براى نوشتن اسناد خود تصاحب نمايند.

مالکيت حق طبع و نشر در روابط استخدام کننده و مستخدم: حق طبع و نشر کار هاى که در جريان استخدام ايجاد ميگردند توسط استخدام کننده تصاحب ميگردد بجز اينکه کدام موافقتنامه بغير آن صورت گرفته باشد. علاوتاً، مالکيت حق طبع و نشر مربوط اين سوال ميگردد که آيا کار مورد نظر در جريان استخدام توليد گرديد يا نه.

مالکيت حق طبع و نشر توسط کارمندان: مالکيت حق طبع و نشر کارهاى که توسط کارمندان تحصيلات عالى ايجاد گرديده مربوط به اين سوال ميگردد که آيا ايجاد کار مذکور در ساحه مشخصات وظيفوى وى شده يا نه. مقرره بدون در نظرداشت اين سوال که آيا کارمندان جهت توليد کار از منابع استخدام کننده استفاده نموده و آيا کار مورد نظر در جريان ساعات دفتر کارمندان توليد گرديده بکار ميرود. اين مسئله در داخل تحصيلات عالى اهميت بسيار زياد دارد. اکثر فرهنگيان در مٶسسات مضامينى را بشکل مقاله ها و ساير نشريه ها در جريان ساعات دفتر توليد مينمايند در حالکه از سامان آلات مٶسسه استفاده مينمايند. در بعضى حالات، مشخصات وظيفوى وى شايد صرف به وظيفه تدريس يا لکچر ارتباط داشته باشد. درينجا حقيقت اين است که مٶسسات تحصيلات عالى به اساس پيمان نامه صريحاً از حق طبع و نشر در موادى که توليد گرديده با در نظرداشت صلاحيت وظيفوى صرف نظر مينمايد. امر منطقى درينمورد اين خواهد بود که به اکادميسين اجازه داده شود که در کار حق طبع و نشر را داشته داشته باشند تا وى تشويق گردد که بيشتر مواد را توليد نمايد که بدين ترتيب اعتبار مٶسسه نيز زياد ميگردد.همچنان اين امر ملاحظه شده ميتواند که توليدات عامه فعلاً در مشخصات وظيفوى اکثر مامورين اکادميک گنجانيده شده تا اعتبار مٶسسات تحصيلات عالى را از طريق نشريه ها در ژورنال ها ارتقا بخشد. همچنان قابل یاد آوری است که کارمندان اکادمیک اکثراً حق طبع و نشر خویش را به ژورنال های اکادمیک میدهد و مؤسسات آنهاجهت وجه اشتراک به ژورنال های تأدیه مینمایند که حاوی آن مقالاتی باشند که از نگاه حقوقی اولین مالک وی باشد.

مالکیت حق طبع و نشر در تحقیقات مشترک: در حالت تحقیقات مشترک و مشارکت میان مؤسسات تعلیمات بیشتر و تحصیلات عالی و سایر مؤسسات دیگر، مالکیت حق طبع و نشربصورت مشترک متعلق به همه آنها میگردد. در چنین حالت اکثراً یک موافقتنامه این مشارکت را تنظیم مینماید، بناءً، حقوق مالکیت قابل تشخیص میباشند.

مالکیت حق طبع و نشر توسط محصلین: روابط میان محصلین و مؤسسات تعلیمات بیشتر و تحصیلات عالی به اساس قرارداد خاص بمیان می آید. این موافقتنامه ها که در اسناد (بطور مثال اطلاع نامه) دارای میعاد ها وشرایط مختلف میباشند میان جانبین منظور میگردند. در صورت نبودن میعاد ها و شرایط خاص درین اسناد، مالکیت حق طبع و نشر کاری که توسط محصل ایجاد گردیده معمولاً مربوط به محصل میگردد. بناءً، حق مؤسسات تعلیمات بیشتر و تحصیلات عالی بصورت بهتر حفظ خواهد گردید اگر در اطلاع نامه یا کتاب دستی محصل بیان شود که مؤسسه حق طبع و نشر کار های معین را که توسط محصلین ایجا میگردد تصاحب خواهد نمود (بطور مثال، دیتابیس، سافت ویر و نشریه های رساله ). یک انتخاب عملی که طی آن مؤسسات تعلیمات بیشتر و تحصیلات عالی و محصلین آنها از منفعت تشریک مساعی مستفید گردند اجازه دادن به محصلین خواهد بود تا حق مالکیت کار های خویش را نگه دارند و توسط بخششي یا عاید جبران گردند و مؤسسات تعلیمات بیشتر و تحصیلات عالی حق خواهند داشت تا از کار ها استفاده نمایند (مانند نشر کار یا استفاده از آن منحیث مواد تدریسی).

حقوق اضافي:

حقوق مربو‌طه: اجرا کنندگان کارها، تولید کنندگان فونوگرام و مؤسسات نشراتی توسط حقوق مربوطه محافظت میگردند.

حق اخلاقی: حقوق انحصاری یک مالک حق طبع و نشر میتواند که فروخته یا به کسی داده شود. به استثني این حقوق، یک نفر مالک حق ‌طبع ونشر آن حقوق معینه را اعطا مینماید که در نزد ایجاد کننده اصلی آن موجود میباشد و بالاي مالکین بعدی آن تأثیر وارد مینماید که چطور به کار رسیدگي نمایند. این نوع حقوق بنام حقوق اخلاقي یاد میگردند.
حقوق اخلاقي متشکل از:
حق ایجاد کننده که منحیث مؤلف کار شناسایی میگردد (همچنان بنام حق نسبتی یا حق اصلی یاد میشود).
حق اعتراض به روش توهین آمیز (ممانعت از هرنوع تحریف یا قطع)در رابطه به کار وی یا اجراات توهین امیز که باالاخره افتخار یا اعتبار وی را متضرر میسازد (همچنان بنام حق حرمت یاد میشود).
حق اعتراض به نسبت دادن جعلی، یعنی حق اینکه بنام مؤلف کاری که وی آنرا ایجاد نمود نامیده نمیشود.

یک مؤلف میتواند که در مورد کار های توزیع شده بروي صفحه انترنت با استفاده از حقوق الکترونیکی اداره معلومات از حق اخلاقی خود استفاده نماید. اداره معلومات هر معلوماتی میباشد که کار، مالک حق طبع و نشر آنرا شناسایی مینماید یا معلوماتی را در مورد میعاد ها وشرایط استفاده یا هر اطلاعات دیگر که چنین معلومات را ارائه نماید فراهم مینماید (بطور مثال© JISC Legal 2006 ). قانون حق طبع و نشر این عمل را که عمداً چنین معلومات را حذف یا تحریف نماید یا کاپی چنین کار را به اطلاعات عامه بدهد منحیث تخلف تلقی مینماید.


میعاد محافطت حق طبع و نشر
میعاد حق طبع و نشر مربوط به نوع کار مورد نظر میباشد. در ذیل مثال های بعضی از کار ها داده شده است.

کار هاي ادبی، دیموکراتیک، موسیقي و هنری: طول عمر مؤلف + میعاد ۷۰ ساله از اخیر سالی که مؤلف فوت مینماید.
کار های ایجاد شده کمپیوتر: ۵۰ سال از تاریخ ایجاد کار. یک کاری که فرض میگردد که ایجاد شده کمپیوتر است جایکه مؤلف بشری موجود نباشد.
ثبت صدا: ۵۰ سال از اخیر سالی که صدا ایجاد یا نشر گردیده.
نشرات – ۵۰ سال از اخیر سال نشرات.
ترتیبات فن چاپ نشریه های چاپ شده: ۲۵ سال از اولین سال طبع

تخلف از حق طبع و نشر
چه وقت از یک کار تخلف صورت میگیرد؟ از حق طبع و نشر وقتی تخلف صورت میگیرد که حقوق منحصره یک مالک توسط جانب دیگر بدون موافقه یا اجازه مالک اجرا گردد. این تخلف بنام تخلف اولیه یاد میشود. فراهم نمودن نسخه ثانوی که تخلف از حقوق منحصره را نشان دهد یا مساعدت نمودن در ساختن یا توزیع کاپی های جعلی منحیث تخلف تلقی میگردد و بنام تخلف ثانوی یاد میشود.

ساختن کاپي های مؤقت: دیدن صفحات انترنتی زیاد جهت ایجاد کاپی مؤقتی صفحات ویب در ذخیره گاه کمپیوتر. تا سال ۲۰۰۳، چنین کاپی های مؤقتی منحیث کاپی های تخلف در نظر گرفته میشد. بازهم قانون جدید شرایط را تغیر داد. این قانون واضحاً بیان مینماید که ساختن کاپی های مؤقت منحیث تخلف نمیباشد تا وقتیکه این کاپي زود گذز باشد، اهمیت اقتصادی نداشته باشد و صرف برای انتقال کار و برای استفاده قانونی صورت گرفته باشد. عین قانون در قسمت ارسال نمودن کار حق طبع و نشر از طریق فکس نیز بکار برده میشود.

استثناات در برابر تخلف
قانون حق طبع ونشر یک فهرست استثناات و دفاعیه های اساسی را فراهم مینماید. این قانون استفاده کارهاى حق طبع و نشر را در شرایطی اجازه میدهد که منحیث نمایشی باشد، اگر توسط جواز اجازه داده شود ویا اگر تحت رهنمایی یا اطلاعیه حق داران آن اجازه داده شود.

اجراات مساویانه با کار حق طبع و نشر یکی ازین سه اجراات اجازه داده شده را تشکیل میدهد. هدف معامله مساویانه در بعضی شرایط که در تعلیمات بیشتر و تحصیلات عالی مهم میباشد در ذیل طور مفصل ارائه گردیده است:

تحقیقات یا مطالعه خصوصي: تحقيقات يا مطالعه خصوصى دسته جمعى نبوده بلکه اجراات انفرادى ميباشد. قانون حق طبع و نشر موجوده برطانيه جهت تحقيقات يا مطالعه خصوصى به کاپى نمودن کار ها اجازه ميدهد صرف زمانى که هدف غير تجارتى داشته باشد. همچنان قانون مذکور تقاضا مينمايد که تصديق کافى به منبع که از آن کاپى اخذ ميگردد بايد داده شود وقتيکه اين کاپى در تحقيقات يا مطالعه خصوصى استعمال ميگردد. در تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى براى کارمندان اکادميک و محصلين تحقيقاتى اين کار تعهد استفاده از حق احضار را در جريان نشريه ها ميدهد. يگانه استثنى در شرايطى ميباشد جايکه تصديق براى دروس عملى ناممکن باشد.

اهداف تعليماتى: معامله منصفانه با کار هاى حق طبع و نشر در محيط تعليماتى اجازه داده ميشود اگر منبع تصديق نمايد، و از طريق وسيله هاى ريپروگرافيک (بطور مثال فوتوکاپى متعدد، فکس نمودن، سکن نمودن) صورت نگيرد و همچنان هدف تجارتى نداشته باشد. همينطور، يک استاد در مٶسسه تحصيلات عالى تجارتى (بطور مثال مٶسسات انتفاعى) به محصلين هدايت ميدهد يا کارمندان کورس هاى آموزشى شرکت خارجى بايد آگاه باشند که در رابطه به نشريه ها و مواد درسى براى چنين حوادث بايد اين رهنمود ها را ملاحظه نمايند. براى استادانى که در ايجاد اوراق امتحان شامل اند، قانون از ايشان تقاضا مينمايد تا تصديق هاى کافى موضوعات کاپى شده جايکه عملى باشد شامل نمايد. محصلينى که اين سوالات را در امتحانات جواب ميدهند خوشبختانه از چنين تقاضا ها معاف ميباشند. همچنان قانون مذکور ثبت نشرات ويب را توسط تٲسيسات تعليماتى نيز احتوا مينمايد. در ابتدا جهت ثبت نشرات انتقال داده شده، مٶسسات تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى به جواز ERA ضرورت دارند. در صورت نبودن چنین جواز، مٶسسات تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى میتوانند از نشرات زمانی استفاده نمایند که آنها ثبت اطلاعات را تصدیق نمایند یا آنرا برای مقاصد غیر تجارتی استفاده نمایند و همچنان آنرا صرف به آن اشخاصی انتقال دهد که دربنیاد موسسه تعلیماتی قرار داشته باشند. در عمل، این کار مٶسسات تعليمات بيشتر و تحصيلات عالى تجارتی (بدون ERA) را از ثبت و نشر دوباره محتویات از طریق انتقالات الکترونيکى فاصله بعید برای مقاصد آموزشی به روی انترنت و انترانت جلوگیری کرده میتواند.

استفاده از کتابخانه:
کاپي نمودن از کتاب های داخل کتابخانه ها توسط استفاده کنندگان آنها (کارمندان یا محصلین) یک معامله منصفانه است صرف زمانی که این کار برای تحقیقات یا مطالعه شخصی جهت مقاصد غیر تجارتی باشد. این کار مستلزم آنست که استفاده کننده فورمه اظهار نامه حق طبع و نشر را امضا نماید قبل ازینکه درخواست نماید تا این نکته تائید گردد که استفاده از کتاب صرفاً برای مقاصد غیر تجارتی میباشد.

انتقاد و بررسی: انتقاد و بررسی منصفانه تحت قانون جدید اجازه داده میشود صرف زمانیکه توام با سپاسگذاری کافي باشد و کار برای مردم عامه فراهم گردد.

ازنگاه بصری مردم متضرر شده: قانون جدید توقعاتی خاصی را برای مردم متضرر شده ایجاد نموده است. یک شخصی که از نگاه بصری متضرر شده باشد یا مؤسسات تعلیمات بیشتر یا تحصیلات عالی شاید کاپی های را به شخص متضرر شده بصری تولید نماید اگر این کاپی ها برای استفاده شخصي وي باشد.
مگر این کار تابع شرایطی است که شخص متضرر شده بصری یا مؤسسه ماستر کاپی قانونی (آورده یا قرض گرفته باشد) داشته باشد و همان کاپی کار از نگاه تجارتی فراهم نگردد. یک استثنی اضافی آن است که فراهم کنندگان به اشخاص متضرر شده بصری اجازه میدهد که چندین کاپی ها را تولید نماید اگر مؤلف کتاب تصدیق نماید و اگر ساختن کاپی در بهره برداری قانونی کار مداخله ننماید.

۱۴. تطبیق حق طبع و نشر
مالک حق طبع و نشرجهت تطبیق حق طبع و نشر در یک کار خود از چاره ها و حقوق کمکی قابل ملاظه مستفید میگردد.جهت اجرا کردن حق خویش، وی میتواند که محکمه را وادار به جبران خسارات نماید، حکمی را صادر نماید که جهت تأدیه منفعت ها / جهت اعطای حکم که طی آن مواد غیر قانونی تخریب يا تحویل داده شود متخلف را از اجرای فعالیت متخلف یا نادرست باز دارد. به استثنی این، تخلف از حق طبع و نشر شاید در ارتباط به تخلف جنایی دزدی هنری باعث فتواي جنایی گردد.

No comments: